شنبه ۳ آذر
|
دفاتر شعر کوروش فلاح نژاد (رِند)
آخرین اشعار ناب کوروش فلاح نژاد (رِند)
|
از هم می پاشم
در این تنگناهایِ تاریکِ بی حسِ رو به افزایش
تجزیه میشم
در توهم بودارِ خرافه زدگانِ بی ارزش
سقوط میکنم از بلندای زندگی
به قهقهرایِ سلولهایِ روزمره گی
عفونت زده ام از این چهره ها و حرفهای تکراری
تهوع میزنم روی متکلم وحده هایِ استمراری
به هم میخورم از ایسم های سادیسمی کَپَک زده
پُر از چِندشم از مغزهای شُسته و یخ زده
مشمئزم از طُفیلی های مُردار خوار انسان نما
تقسیم شده به دو گروه گناهکار و بی گناه
کاش زمین ترک میخورد و عقیم می ماند
و روی این فاصله از خورشید
در کمربند زندگی نمی غلطید
کاش زمین هرگز منتظر انسان نمی شد
متاسفم
که بیشتر وقتها
زندگی مثل درون شعر ها زیبا نیست
و این مرگبارترین سقوط انسانيست
مرداد 95 / کوروش فلاح نژاد
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دلنوشته زیبایی است