سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        زلزله

        شعری از

        پگاه بنوان

        از دفتر عبور نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۵ ۲۱:۲۸ شماره ثبت ۴۷۶۸۱
          بازدید : ۶۳۵   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر پگاه بنوان

        زجه نا امیدی است
        گریه کودکی نیست
        در باد
        به کوهی میخورد
        در بازگشت
        شیون زنی میشود بی رمق
        مردمان این حوالی
        همگی سوزن به دست
        ترکهای زمین خشکیده را
        وصله میکنند
        و نخواهند
        فهمید
        این کوک های به خون آغشته
        درمانی نیست
        شیون زنی که
        کودکش در اعماق جا مانده
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۵۹
        پگاه عزیز چه شعر خوب و زیبایی از تو خواندم با پایان بندی عالی افرین دست مریزاد مهربان خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۱۶
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        درود بانو خندانک
        بسیارزیباست خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۰۷
        درود بانو
        زیبا و متفاوت خندانک خندانک
        مرجان تاج دینی( دریایی)
        پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۲۴
        سلام ودورودبرشما
        زیباسرودید
        خندانک خندانک خندانک
        خواهند

        فهمید

        این کوک های به خون آغشته

        درمانی نیست
        خندانک خندانک
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ ۱۹:۱۰
        نمی دانید چقدر به دلم نشست
        کاش به جای مختص کردنش به زن تعمیم می‌دادید
        ولی برایم خیلی زیبا بودممنون
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        پنجشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۵ ۱۹:۵۰
        خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۳۴
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود ها بر شما
        بسیار زیبا و خواندنیست
        مرحبا
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۵۷
        کودکی که در اعماق یک زن جا مانده حسی شبیه قصه ای ناتمام را به آدم منتقل می کند . مثل سوختن جوانه ای در ابتدای رشد...
        انعکاس تغییر یافته شیون در مواجه با کوه حسی شبیه دردی شکسته شده و غمی مچاله شده در وجود \" زن \" نماد آدم ها و انسانها است.
        اثر شما خودش فریاد بود و شیون و زجه...
        حسی شبیه چنگ زدن به دل...
        دلنشین بود از آن جهت که قوی و بی پرده بود و جدی... درود بر شما خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۶:۱۵
        سلام چه زیبا و تاثیرگذار آفرین
        خندانک خندانک خندانک
        محمدعلی جعفریان(عاشق)
        شنبه ۲۲ خرداد ۱۳۹۵ ۰۷:۱۷
        مردمان این حوالی

        همگی سوزن به دست

        ترکهای زمین خشکیده را

        وصله میکنند

        زیباست خندانک خندانک خندانک خندانک


        ضجه!!!! خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7