سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        فنا شدن

        شعری از

        آزاده بازوبند

        از دفتر خاطرات من نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۰۱:۲۲ شماره ثبت ۴۷۵۰۵
          بازدید : ۸۶۵   |    نظرات : ۳۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر آزاده بازوبند

        روزی دلم هوای تو را داشت نازنین                 دل خسته بود و تن نحیف بود وجان غمین
         احساس درد داشتم اندر همه عظام              سیمین عذار غایب وطعم  لبش  مدام
        صلابه  میکشید مرا تیر چشم یار                   جانم گرفت و کشت مرا ،یک نه، صد هزار
        مُردم، فنا شدم ،ولیکن حیات نو                      از خود رها شدم ، ولیکن ممات نو   
        حال عجیب و شور غریب و دل زلال               عشق و سماع  و ترک گناه و درون جدال 
        آخر مقام ،پاک شدم گر چه سوختم               گویی که دین و دل ، به ثمینی فروختم
        قلبم حواله کرد تو را،دستِ عقل داد                 عقلم بخنده گفت برو، هر چه باد، باد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۴:۵۲
        قلبم حواله کرد تو را،دستِ عقل داد عقلم بخنده گفت برو، هر چه باد، باد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بانوی عزیزم خندانک
        بسیارزیبا قلم زدید
        آفرین خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        آزاده بازوبند
        آزاده بازوبند
        پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ ۲۰:۲۶
        تشکر میکنم بانوی بزرگوار
        ارسال پاسخ
        سیدظریف چشتی (مودودی)
        جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۰۳:۱۴
        سلام
        بسیار زیبا سرودید
        به اشعار درویش دعوتید
        خندانک
        آزاده بازوبند
        آزاده بازوبند
        پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ ۲۰:۲۷
        محبت کردید
        ارسال پاسخ
        جلال پورسلیمانی
        جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۰۴:۰۳
        درود بر بانو.مثنوی زیبایی بود. خندانک خندانک
        آزاده بازوبند
        آزاده بازوبند
        پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ ۲۰:۲۷
        تشکر از وقت گرانبهای شما
        ارسال پاسخ
        سلطان محمد الهی وردک
        جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۱:۱۶
        روزی دلم هوای تو را داشت نازنین دل خسته بود و تن نحیف بود وجان غمین
        {دل خسته تن نحیف بودم نیز جان غمین }
        احساس درد داشتم اندر همه عظام سیمین عذار غایب وطعم لبش مدام
        {احساس درد داشتم اندر همه اعضام }
        عظام = جمع عظم به معنی استخوان است
        رابطه معقولی بین مصرع ها دیده نمیشود
        احساس درد در اعضا و طعم لب مدام سمین عذار غایب ؟
        ....؟
        آزاده بازوبند
        آزاده بازوبند
        پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ ۲۰:۲۸
        متشکر از نقد بسیار مفید شما
        ارسال پاسخ
        مصطفی صیدی نادرگلی
        جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۲:۳۱
        قلبم حواله کرد تو را،دستِ عقل داد
        واقعا زیبا خندانک خندانک
        آزاده بازوبند
        آزاده بازوبند
        پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ ۲۰:۲۹
        سپاسگزارم جناب نادرگلی بزرگوار
        ارسال پاسخ
        مجنون ملایری
        جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۳:۲۱
        با سلام بانو بسیار عالی
        آزاده بازوبند
        آزاده بازوبند
        پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ ۲۰:۲۹
        لطف شما به بنده همیشگی است. متشکرم
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۶:۱۹
        درود بزرگوار. خندانک خندانک خندانک
        آزاده بازوبند
        آزاده بازوبند
        پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ ۲۰:۳۰
        سپاس استاد عالیقدر
        ارسال پاسخ
        لیلا باباخانی (سما الغزل )
        جمعه ۱۴ خرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۱۱
        سلام ودورود بانوی مهربان
        مصرع اول شعرتان بسیار زیبا و امروزی کاش با همین لحن ادامه پیدا می کرد......
        به هر صورت زیبا بود نازنین خندانک
        آزاده بازوبند
        آزاده بازوبند
        پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ ۲۰:۳۰
        متشکر از نظر سازنده شما
        ارسال پاسخ
        غلامرضا کفائی(کویر)
        شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ ۰۸:۴۴
        زیباست
        آزاده بازوبند
        آزاده بازوبند
        پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ ۲۰:۳۰
        محبت کردید
        ارسال پاسخ
        حمیدرضاابراهیم زاده
        شنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۵ ۱۷:۱۸
        خندانک
        آزاده بازوبند
        آزاده بازوبند
        پنجشنبه ۱۳ بهمن ۱۴۰۱ ۲۰:۳۰
        سپاس و درود بر شما
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8