سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        بیا که قدر نبودت هزار غم دارم!

        شعری از

        مریم صفری

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۷ فروردين ۱۳۹۵ ۲۱:۱۶ شماره ثبت ۴۶۱۴۳
          بازدید : ۵۰۲   |    نظرات : ۲۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مریم صفری

        بیا که قدر نبودت هزار غم دارم
        برای گفتن یک شعر، واژه کم دارم...

        بیا که پر نشود جای خالی ات با غیر
        که درد بود و نبود تو روی هم دارم

        تو نیستی و دلم بی تو باز می لرزد
        دلی شبیه زمستان شهر بم دارم

        چرا نمی شود آخر تو پیش من باشی
        منی که اینهمه خوبم بگو چه کم دارم!؟

        تو نیستی و دلم از غروب می ترسد
        چقدر خاطره در قلب کوچکم دارم

        از آن شبی که شنیدم تو عاشق اشکی
        اگر که هیچ ندارم دو چشم نم دارم

        دوباره امشب از این حس شوم لبریزم
        کنار ساعت تردید ظرف سم دارم

        همین که روی لب آید دوباره می بینم
        چقدر قصه برای تو در دلم دارم...

        مریم صفری
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۰۶:۴۷
        تو نیستی و دلم بی تو باز می لرزد

        دلی شبیه زمستان شهر بم دارم



        چرا نمی شود آخر تو پیش من باشی

        منی که اینهمه خوبم بگو چه کم دارم!؟
        خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود نازنین بانو خندانک خندانک
        عالی بود غزلتون
        لذت بردمممممم خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۱۷:۴۰
        درود بانو
        غزلی ناب و زیباست خندانک خندانک خندانک
        عليرضا حكيم
        دوشنبه ۱۷ خرداد ۱۳۹۵ ۲۰:۰۵
        درود خوانش دوباره شعرتان لذت بخش بود خندانک
        مجنون ملایری
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۰۳:۰۳
        با سلام بانو بسیار خوب موفق باشی
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۰۴:۴۱
        چرا نمی شود آخر تو پیش من باشی

        منی که اینهمه خوبم بگو چه کم دارم!؟
        ............
        سال نو مبارک
        بسیار خوشحال شدم از اینکه شعر زیای دیگری از شما خواندم
        برایم جالب است همیشه کارهای شما
        و ممنون از اینکه زیبا مینویسید خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیر جلالی( ا م دی )
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۰۵:۲۶
        تو نیستی و دلم بی تو باز می لرزد
        دلی شبیه زمستان شهر بم دارم
        شهر بم که پس از زلزله به آن روز افتاده بود را در زمستان تصور کنید... آوار و خرابی و سرما و برف و سوز و یخبندان وتنهایی و غریبی و داغ و اشک و بغض و ترس و دلهره و بوی مرگ ...
        حالا حال دل شاعر را هم ببینید...
        بهتر از این نمی شود یک حال خراب را توصیف کرد و تعریف کرد.
        این عاشقانه خیلی خیلی تاثیر گذار است و خوش آهنگ و منسجم. انتقال حس شاعر به روانی آب در جوی ...اتفاق می افتد. بهره بردم و درود بر شما خندانک
        وحید کاظمی
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۰۶:۱۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر خواهر خوبم مریم خانوم صفری عزیز
        هم شما کم پیدا شدید و هم ما کم سعادت
        بسیار عالی مثل همیشه
        واقعا دلتنگ غزلهای خاص شما بودم
        براتون آرزوی موفقیت میکنم
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        زهرا حسین زاده
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۰۶:۵۴
        سلام
        بانو صفری بزرگوار
        زیبا و عالی
        موفق باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمد علی سلیمانی مقدم
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۰۵
        درود بر شما خندانک
        بسیار زیبا و دلنشین
        خندانک خندانک
        خندانک
        سلطان محمد الهی وردک
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۰۸:۱۲
        زیبا و پر احساس . سلام بر شما
        احد پور فرج اله روحانی
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۰۸:۴۰
        آفرین بربانوی بزرگوار که غزلی زیبا و دلنشین ازشما خواندم.
        نگو که هیچ نداری بیا و باور کن
        ستاره پشت ستاره ز دیده میبارم

        نظر کنی اگرم میشوم سلیمانی
        وگرنه خاکم و از خاک نیز کم دارم

        درود بر شما
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۱۱:۲۷

        درود بانو ی بزرگوار زیبا و دلنشین بود

        خندانک خندانک
        جواد آتشبار (غافل)
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۱۲:۰۱
        مرحبا بانو
        چقدر زیبا...
        مانا باشید خندانک
        صفیه پاپی
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۱۳:۴۸
        ................... خندانک خندانک خندانک ........................
        بسیااار زیباا بود بانو صفری عزیز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        سال خوبی داشته باشید خندانک خندانک
        ................... خندانک خندانک خندانک ......................
        تقدیم به اهالی خوب شعر ناب:

        فردی در مرغزار قدم میزد و به طبیعت می اندیشید.او به مزرعۀ کدو تنبلی رسید.آن طرف تر،درخت بلوط بزرگ و زیبایی قد برافراشته بود.
        او به زیر درخت رفت و به این اندیشه فرو رفت که چرا خدا بلوط های کوچک را بر روی شاخه های به این عظمت قرار داده و کدو تنبل های به این بزرگی را بر روی بوته ای کوچک؟!با خود گفت بهتر نبود بلوط های کوچک بر روی بوته های کوچک و کدو تنبل های بزرگ بر روی شاخه های بزرگ درخت قرار می گرفت؟
        سپس زیر درخت بلوط دراز کشید تا چرتی بزند.دقایقی بعد،بلوطی روی بینی اش افتاد و بیدارش کرد!
        او همان طور که بینی خود را می مالید؛ خندید و گفت:
        فکر می کنم حق با خدا باشد!
        محمدعلی جعفریان(عاشق)
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۱۵:۱۸
        ز آن شبی که شنیدم تو عاشق اشکی

        اگر که هیچ ندارم دو چشم ،نم دارم

        سلام اگر بیت بالا یک ویرگول در وسط داشته باشد
        زیبا تر می شود واگر بیت :

        وباره امشب از این حس شوم لبریزم

        کنار ساعت تردید ظرف سم دارم

        نباشد غزل یکدست ، عاشقانه نجیب

        ولطیفی است با لحنی صمیمی و گله آمیز

        از کارهای موفق شماست

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک





          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        چهارشنبه ۱۸ فروردين ۱۳۹۵ ۲۰:۴۸
        چقدر حال خرابت شبیه بم بوده
        بمی که در ته آوار ، میان غم بوده
        ............................................
        سلام بانو صفری
        لذت بردم و آرزو دارم که این شعر وصف حال خودتان نباشد در این اولِ سالی
        مانا باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        علیرضا کاشی پور محمدی
        پنجشنبه ۱۹ فروردين ۱۳۹۵ ۱۵:۲۰
        خندانک خندانک خندانک
        حبیب رضایی رازلیقی
        پنجشنبه ۱۹ فروردين ۱۳۹۵ ۲۲:۴۳
        سپاس زیبا سروده ای
        خندانک خندانک خندانک
        یدالله عوضپور    آصف
        جمعه ۲۰ فروردين ۱۳۹۵ ۰۷:۵۲
        درود برشما بانو صفری ارجمند
        غزلی شایسته و درخور
        ازخوان اندیشه ات تناول نمودم
        بسیار عالی بود از هرجهت
        آفرین ها برشما خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        شنبه ۲۱ فروردين ۱۳۹۵ ۱۸:۲۲
        درود برشما
        بسیار زیبا بود
        لذت بردم
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5