میخانه

ما در طلب یار به میخانه رسیدیم
دور از غم و اغیار به میخانه رسیدیم
از غربِ چرا و اگر و فلسفه رفتیم
در مشرق دیدار به میخانه رسیدیم
از مسلخ زهد و گنه و شرع و مناهی
آزاد و سبکبار به میخانه رسیدیم
بعد از سپری کردن در مسجد و محراب
با چنگ و می و تار به میخانه رسیدیم
شادیم و سر صحبت با یار مهیاست
چون عاقبت کار به میخانه رسیدیم
مصطفی پایمرد
درود
بسیار زیبا بود

درود بر شما
بسیار عالی
فکر کنم لا تبلت و یا گوشی شعر رو داخل سایت گذاشتید و تیک بالاشو نزدید اینجوری پشت سر هم نوشته شده
خوندن سخت بود اما با لذت خوندم

درود بر شما

درود بر شما و شرق و میخانه و یار و ...
برقرار و برمدار باشید
و راهتان هماره هموار و مقصدتان در دسترس
امید که همه به جایی که باید ، برسیم
مهرتان مستدام

سلام
جناب پایمرد
بسیار عالی
موید باشید