سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        گلایه

        شعری از

        سيدمحمدمعالی

        از دفتر شكست نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۴ ۰۷:۵۷ شماره ثبت ۴۴۹۸۳
          بازدید : ۴۹۹   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سيدمحمدمعالی
        آخرین اشعار ناب سيدمحمدمعالی

         
        گله نکن زِ روزگار؟
        وقتی زِمن ،كردی فرار!
        نفس توسینه خسته بود؟
        پنجره ها ، که بسته بود!
        گلدون سبزشمعدونی
        خشک شده بود، شکسته بود
        فاصله اُفتاد ، تو روزا
        گفتی میآی ، همین روزا
        خسته شدم زِ دوری ا
        کلافم از، صبوری ا
        سپید شده ،بَخت دیوار
        سیاهی مونده ،به ذغال   
        رویاهامون ،شدن محال
        غمگینه دل ، توی بهار
        شکوفه نیست ،ازاین قرار
        شکسته آینه ی  ،خیال
        توکوچه ی ،تنگ وصال
        پشت دَرو آخرسال
        صدای عشق ، توی خيال
         
        محمد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۲۰:۳۱
        سید عزیز موفق و باشی و سلامت خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۱۹:۳۹
        درود بزرگوار
        ترانه ای زیباست خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        سه شنبه ۴ اسفند ۱۳۹۴ ۰۶:۰۱
        خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما برادر خوبم
        خندانک خندانک خندانک
        سيدمحمدمعالی
        پنجشنبه ۶ اسفند ۱۳۹۴ ۰۵:۲۷
        برادرگرامي جناب كاظمي
        باتشكرازشما
        سخن ودرد دلي است كه
        ايكاش ميتوانستم قرص ناني قرض دهم
        كه دوره دوره نان قرض دادن است وبس
        اينطور فكر نميكني
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        نادر امینی (امین)

        یکی از بزرگان اهل شعر درودی فرستاد برمن از روی مهر نبودم لایق حمو ثنای بندگان بباشم حقیری زشرمندگان سرودم تا که سنجم عهد خویش به اشک یتیمان پای افتاده پیش نه من آن نیک سرشتم در این روزگار ولی من کجا وسعدی روشن فکار کنون من درودی فرستم مریم که عادل بود کنیه اش چو عادل هماره بود با همه بنیه اش
        مدینه ولی زاده جوشقان

        تو ای آن که در قلب و روح منی اا خداوند حکمت خدای غنی اا به اطراف خود هم نگاهی بکن اا بتابان بر این سر زمین روشنی مدینه ولی زاده ی
        مریم عادلی

        درود برشما شاعر نیک سرشتتتت کاش دنیااز فکرتان مینوشت
        نادر امینی (امین)

        مرده آن است که نامش به نکویی نبرند ورنه هرمرد تبهکار به جهان زنده بود لیک مرد فداکار فلکی زنده کند دست دردست فقیران دهد و خرج یتیمان بکند این چنین که رسم خردی درجهان زنده بود پیش یزدان همه از فقر وغنیآن برازنده بود نه ستم بیند و نه ستمکار بود عاقبت در پی عقبی رود پا زدنیا بکشد
        مریم عادلی

        دستها خالی اند ازسخا و سلامممممم هیچ چیز پس نجو ای نکومرد تام

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2