دوشنبه ۳ دی
|
دفاتر شعر محمدرضا ملکی(میم صامت)
آخرین اشعار ناب محمدرضا ملکی(میم صامت)
|
لحظه ها از پی هم می گذرند
و تو خواهی دانست که دروغ است همه چیز
عشق،احساس،امید
یاد سهراب به خیر...
نه خدایی اینجاست
نه کسی هست در پنجره ی خاطره را باز کند
مردم شهر پی دوز و دغل
تو به من اموختی که صداقت زیباست
پدرم باز کن این چشمت را
تو صداقت دیدی؟
یا تو هم...
من از این عشق که اسمش همه جا هست تنفر دارم
گیج و منگم مادر
عشق ایا هوس است؟
مادرم باز کن این پنجره را داد بزن عشق کجاست؟
گله دارم بابا
پسر بیست و چند ساله ی تو گله دارد این بار
من خدا را تو بگو در کجا یافت کنم؟
مسجد شهر؟
دختر کوچک همسایه ی ما فال فروش است همان جا بابا
خواهر کوچک من،دختر کوچک تو
فکرش را بکن...
ما کجای کاریم؟
پدرم ساکت شد
پسر بیست و چند ساله ی تو گله دارد مادر
تو جوابی داری؟
مادرم پنجره را بست و نشست...
میم صامت(محمد رضا ملکی)
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
اما خوبه مهربان اسم اعظم خدارا با مهر بیشتر ببریم حکایت های بیشماری از ندانسته های حکمت دارد این بشر!!!
ولادت قهرمان فصاحت و بلاغت و مظهر مهربانی و عطوفت عقیله بنی هاشم، زینب کبری علیها السلام را به شما و خانواده محترمتان تبریک و تهنیت می نمایم الهی همیشه در اوج و سلامت باشید