سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        نکند شعر شوی از لب دفتر به در آیی!

        شعری از

        مریم صفری

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۵۱ شماره ثبت ۴۴۶۹۲
          بازدید : ۵۴۸   |    نظرات : ۲۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مریم صفری

        نکند شعر شوی از لب دفتر به در آیی
        نکند قصه شوی آخر این شب به سر آیی

        نکند گریه کنی یک شب دیگر و نفهمم
        وقت حراج دلم شد،به صف، آخر نفر آیی

        می زند طعنه به من این شب تاریک دوباره
        نکند روز شود شب بشود باز نیایی

        بد به حال خودم و این دل تنگم جگرم سوخت
        کاش میشد که بفهمم تو همین لحظه کجایی

        بی تو بدجور دلم غرق تمنای تو گشته
        وای بدجور به یادت دل من گشته هوایی

        کاش فرصت به تو و بر من و این ساعت بی تاب
        بدهد عقربه و صبر کند تا تو بیایی


        کاش اینبار تو را در شب و در خواب نبینم
        بخدا خسته ام از دست تو و خواب و جدایی...

        مریم صفری
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۱۸
        درود بانو
        غمگین و زیباست خندانک خندانک خندانک
        محمد علی سلیمانی مقدم
        شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۴۸
        درودها
        زیبا بود
        امیر جلالی( ا م دی )
        شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۳۷
        می زند طعنه به من این شب تاریک دوباره
        نکند روز شود شب بشود باز نیایی
        خانم صفری این سبک نوشتن در تخصص شماست ...من چند اثر شما را که در اختیار گذاشته اید را خوانده ام و دریافتم و احتما زیاد می دهم در نوعی دیگر نوشتن نیز توانایی دارید.
        از محتوای سطر ها دریافتم که حرف هایی که می زنید زیر سطحی است و رگ دارند. زیبا بود و ارزشمند و درود بر شما خندانک
        صفیه پاپی
        شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۰۴
        .............. خندانک خندانک خندانک ....................
        درود همشعر خوبم خندانک
        بسیااار زیباااا بود بانو خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        .............. خندانک خندانک خندانک .................
        هدیه به اهالی خوب شعر ناب:
        معجزه ی خنده:
        پيرمرد هر بار كه مي خواست اجرت پسرك واكسي كر و لال را بدهد، جمله اي را براي خنداندن او بر روي اسكناس مي نوشت. اين بار هم همين كار را كرد.
        پسرك با اشتياق پول را گرفت و جمله اي را كه پيرمرد نوشته بود، خواند. روي اسكناس نوشته شده بود: وقتي خيلي پولدار شدي به پشت اين اسكناس نگاه كن. پسر با تعجب و كنجكاوي اسكناس را برگرداند تا به پشت آن نگاه كند. پشت اسكناس نوشته شده بود: كلك، تو كه هنوز پولدار نشدي!
        پسرك خنديد با صداي بلند؛ هرچند صداي خنده خود را نمي شنيد...
        وحید کاظمی
        شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۵۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        مهنوش قائدعلی
        شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۱۰
        سروده ای عاشقانه و خواندنی خندانک
        محسن زندی
        شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۴۸
        بد به حال خودم و این دل تنگم جگرم سوخت

        کاش میشد که بفهمم تو همین لحظه کجایی
        خیلی عالی وزیبا ودلنوازسروده اید بانوی بزرگ
        درودبرشما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۵۷
        باسلام بانو بسیار عالی سروده‌اید موفق باشی
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۱۲
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمدعلی جعفریان(عاشق)
        شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۱۶
        سلام میگن پسرجوانی اومد پیش مرحوم مهدی سهیلی از ادبای عصر پهلوی دوم و نوشته ای رو نشونش داد و گفت» استاد نظرتون را جع به شعرمن چیه؟
        مرحوم سهیلی نگاهی به اثرش کرد و دید خب به همه چیز شبیهه جز شعر ! به همین دلیل دستشو زد به پشت اون آقاو گفت:تو پسر خوبی هستی!!!!

        خوب دقت بفرمایید: نسبت به آثار دیگرخود شما باید بگم:

        شما خیلی خانم خوبی هستید!!!1

        سروده های به اون زیبایی و یهویی این............

        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        مطمئنم بزودی مثل سابق شاهدآثار زیبایی شما خواهم بود درست مثل سابق خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۵۹
        سلام بانو
        لذت بردم مثل همیشه
        مانا باشید
        مجید اسکندری
        يکشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۵۲
        سلام . نکند شعرشوي از لب دفتر به درایی. نکند قصه شوی آخر.....آفرین ها نثار تو باد. خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7