سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        عادت‌دارم

        شعری از

        مجنون ملایری

        از دفتر جوجه اردک زشت نوع شعر رباعی

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۴ ۱۸:۰۱ شماره ثبت ۴۴۲۰۹
          بازدید : ۵۴۳   |    نظرات : ۵۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مجنون ملایری

        من‌به‌لبهای‌تو‌عادت‌کردم
        روزوشب‌قصد‌زیارت‌کردم
        دل‌من‌عاشق‌لبهای‌تو‌شد
        بدلم‌نیز‌حسادت‌کردم
        ................................
        افسوس‌به‌قلب‌تو‌وفا‌پیدا‌نیست
        جای‌من‌ودل‌بدان‌دگر‌آنجا‌نیست
        باید‌بروم‌بسوی‌دنیای‌دگر
        بی‌عشق‌تو‌زندگی‌دگرزیبا‌نیست


        ..ً...................
        ...
        ...........دیدی‌که‌دلم‌همیشه‌دربند‌تو‌بود
        محتاج‌فقط‌به‌مهرولبخند‌تو‌بود
        من‌شاخه‌خشک‌انتظارت‌بودم
        این‌ماندن‌من‌به‌عشق‌پیوند‌تو‌بود
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۶:۱۱
        بدلم‌نیز‌حسادت‌کردم..........دروداستاد زیبا نگار خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۳:۳۶
        درود بزرگوار
        غمگین و زیبا بودند خندانک خندانک خندانک
        حسين زرتاب
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۰۱
        سلام دوست گرانمایه

        متشکرم از سروده زیبای شما

        قلمتان همواره سبز
        سما همدانی
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۳۵
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        سلام
        مثل همیشه استاد
        زیبا و مانا خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        وحید کاظمی
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۱۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر استاد خوبم بسیار عالی
        مجنون ملایری
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۲۸
        باسلام استاد عزیز ممنون از لطف شاعره محترم موفق باشی
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۱۴
        جناب مجنونِ عزیز، سلام علیکم.
        ....................................................
        دیدی که دلم،همیشه دربندِ توبود
        محتاج فقط، به مهرولبخندِ توبود
        من شاخه ی خشکِ انتظارت بودم
        این ماندنِ من، به عشق پیوندِ توبود.
        ................................................................
        بسیار زیباست این رباعی، بزرگوار...........
        ولی، اولی رانمی توان رباعی گفت....................
        دستمریزاد. خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسام الدین مهرابی
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۲۸
        بسیار عالی استاد گرامی
        هر سه پر از احساس و زیبا بود
        بویژه سروده ی ابتدایی فوق العاده بود
        صفیه پاپی
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۱۸
        ................... خندانک خندانک خندانک .......................
        درود جناب ملایری عزیز خندانک
        بسیار زیباااا بودند خندانک خندانک خندانک
        سپاس بابت انتشار خندانک خندانک
        ..................... خندانک خندانک خندانک .........................

        هدیه به اهالی خوب شعر ناب:

        جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: «بین شما کسی هست که مسلمان باشد؟»
        همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکمفرما شد. بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت: «آری من مسلمانم.»
        جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا. پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند. جوان با اشاره به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که می‌خواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد. پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند و پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد.
        جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید: «آیا مسلمان دیگری در بین شما هست؟»
        افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را به قتل رسانده نگاهشان را به پیش‌نماز مسجد دوختند. پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت: «چرا نگاه می‌کنید؟ به خدا قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمی‌شود!»
        آرمین اسدزاد (الف)
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۰:۴۸
        زیبا و دلنشین خندانک خندانک خندانک خندانک
        مریم صفری
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۱۴
        هر زمان می خندی احساس سعادت می کنم
        عاشق غیری، من اعلام رضایت می کنم

        اشک می بارد ز دردم باز می خندم به تو
        بد به این دیوانه بازی دارم عادت می کنم

        مریم صفری


        درود و تقدیم خندانک خندانک خندانک
        نیره ناصری نسب
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۲۸
        درود استاد گرانقدرم

        بسیار زیبا و دلنشین

        قلمتان همواره جاری خندانک خندانک خندانک
        مهدی صادقی مود
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۶:۵۶
        سلام جناب ملایری عزیز
        خیلی قشنگ بود
        لذت بردم
        خندانک خندانک
        خندانک
        زهرا منصوری
        چهارشنبه ۷ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۱۷
        سلام ودرود

        زیبا بودودلنشین استاد خندانک خندانک خندانک
        جعفر جمشیدیان تهرانی
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۴:۲۶
        درود و افرین
        خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۵۳
        ممنون از لطف همیشگی جنابعالی موفق باشی
        مسعود احمدی
        پنجشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۰۰
        درودی دگر باره بر شما...
        دست مریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک


        بیتی از آخرین سروده ام :

        یک شب دوباره خشم خود را جار خواهم زد !

        در ناف « تهرانسر » خودم را دار خواهم زد !
        همایون طهماسبی (شوکران)
        جمعه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۲:۲۳
        درودتان
        بسیار زیبااااا
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        جمعه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۲:۲۳
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        جمعه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۲:۲۳
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        جمعه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۲:۲۳
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        جمعه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۲:۲۳
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        جمعه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۲:۲۳
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        جمعه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۲:۲۴
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        جمعه ۶ ارديبهشت ۱۳۹۸ ۲۲:۲۴
        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2