...................... ............................. اللهم صل علی محمد وآل محمد زیبا بود و هزارااان درود ....................... .............................. شیطان نشسته بود بر بساط صبحانه و آرام لقمه برميداشت. گفتم: «ظهر شده، هنوز بساط کار خود را پهن نکردهای؟ بنی آدم نصف روز خود را بی تو گذراندهاند.» شيطان گفت: «خود را بازنشسته کردهام، پيش از موعد.» گفتم: «به راه عدل و انصاف بازگشتهای يا سنگ بندگی خدا به سينه میزنی؟» شيطان گفت: «من ديگر آن شيطان توانای سابق نيستم. ديدم انسانها، آنچه را من شبانه به دهها وسوسه پنهانی انجام ميدادم، روزانه به صدها دسيسه آشکارا انجام ميدهند. اينان را به شيطان چه نياز است؟» شيطان در حالي که بساط خود را برميچيد تا در کناري آرام بخوابد، زير لب گفت: «آن روز که خداوند گفت بر آدم و نسل او سجده کن، نميدانستم که نسل او در زشتی و دروغ و خيانت، تا کجا ميتواند فرا رود و گرنه در برابر آدم به سجده میکردم.»
سلام تجربه حضور شما طراوت روحمان را افزود و شميم شور و شعورتان فضاي اين باغ شعر آدینه را آکنده ساخت. از خداوند متعال سعادت روز افزون شما را خواستارم خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست . استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
إن الله وملائكته يصلون على النبي يا أيها الذين آمنوا صلوا عليه وسلموا تسليما (56) سورة الأحزاب
الهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا صَلَّيْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ، وَعَلَى آلِ إِبْرَاهِيمَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، وَبَارِكْ عَلَى مُحَمَّدٍ، وَعَلَى آلِ مُحَمَّدٍ، كَمَا بَارَكْتَ عَلَى إِبْرَاهِيمَ\\\\"
بسیار عالی زیبا و گیرا اجرتان با رسول الله اکرم محمد مصطفی ص و خاندان مطهرش ع مرا یاد ایام جنگ انداختی با نُت صدا گرم و شیوایتان افرین و احسن مرحبا