سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        آنجا هستی

        شعری از

        ولي الله فتحي (فاتح)

        از دفتر عشق نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۵۹ شماره ثبت ۴۴۰۹۶
          بازدید : ۵۲۴   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر ولي الله فتحي (فاتح)

         هر طرف می نگرم
        بوی تو هست و گل سرخ.
        عطر و بویت همه جاست
        بر دل های همه شور
         نیز به هر قلب بلور
        هم به دل­ های پر از شادابی
        در سحر وقت دعا
        در نماز و به نیاز
        هم در آن قلب حضور
        نور هستی و وجود
        عشق و مستی و سرور
        آن همه شوکت و جاه
        عزّت وقدرت و فضل
        کرم و لطف و وفا، معدن جود.
        همه از توست و ما هم همه هیچیم به درگاه تو عشق
        تو «خداوند» کریم
        تو «خدای» همه شوق
        جز تو را کیست به این دل که مراست؟
        نه به این دل
        که به دل ­های پاکی و صفا
        هم به قلوب همه­ ای
        وسعت کار تو را هیچ که پایانی نیست
        تا به هر جا که رود فکر
        شوم مات به راه!
        چون­ که باز اول راهم
        چه کنم،­ راه چو آسانی نیست؟
        گر ضعیفم ولی یاد تو دل را بکشد تا مستی
        آخر هر جای که هستم تو هم آنجا هستی.
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۲۲
        درود بزرگوار
        نیمایی بسیار زیبایی است خندانک خندانک خندانک
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۴ ۱۷:۱۲
        خندانک خندانک خندانک
        مجنون ملایری
        جمعه ۲ بهمن ۱۳۹۴ ۰۷:۳۶
        باسلام استاد عزیز عالی مثل همیشه موفق باشید
        آرمین اسدزاد (الف)
        جمعه ۲ بهمن ۱۳۹۴ ۱۱:۵۳
        ساده، صمیمی، شیوا و دلنشین خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        نعمت الله احسانی بنافتی (احسان )
        جمعه ۲ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۲۳

        درود بر شما استاد بزرگوار

        بسیار زیبا و دلنشین و روان سرودید

        آموختم و الگو گرفتم

        دست و قلمت سبز و ماندگار
        صابرخوشبین صفت
        جمعه ۲ بهمن ۱۳۹۴ ۱۴:۴۳
        سلام و درود به استاد فتحی عزیز .
        بسیار عالی بود.
        زنده و پایدار باشید. خندانک
        وحید کاظمی
        شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۰۰
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر استادفتحی بزرگوار
        بسیار عالی و روان
        مرحبا
        فریبا غضنفری  (آرام)
        شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۵۶
        درووودها بر شما بزرگوار خندانک خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۴ ۰۸:۵۱
        استاد فتحی عزیز سلام
        بیان احساس عارفانه آنهم به شکلی خلاقانه در این شعر هویدا است
        لذت بخش سروده اید
        زنده باشید و بسرایید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حسام الدین مهرابی
        شنبه ۳ بهمن ۱۳۹۴ ۰۹:۰۷
        درود استاد گرامی
        زیبا سرودید
        احسنت
        اله یار خادمیان(صادق)
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۳:۵۲
        سلام ود رو بر استاد گلم جناب فتحی عزیز

        نوشیدم فیض بردم از زلال اندیشه ی ارزشمند شما

        زنده باشی سر فراز و بر فراز خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۰۵:۱۰
        درودهااااااااااااا
        مانا باشید خندانک خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        يکشنبه ۴ بهمن ۱۳۹۴ ۱۲:۲۶
        ............ خندانک خندانک خندانک ......................
        درود استاد خندانک
        زیبااااا بود خندانک خندانک خندانک
        ............. خندانک خندانک خندانک ..........................
        روزی شیخ جعفر شوشتری را دیدند که در کنار جویی نشسته و بلند بلند گریه می‌کند. شاگردان شیخ، با دیدن این اوضاع نگران شدند و پرسیدند: «استاد، چه شده كه این‌گونه اشك می‌ريزيد؟ آيا کسی به شما چیزی گفته؟»
        شیخ جعفر در میان گریه‌ها گفت: «آری، یکی از لات‌های این اطراف حرفی به من زده که پریشانم کرده.»
        همه با نگرانی پرسیدند: «مگر چه گفته؟»
        شیخ در جواب می‌گويد او به من گفت: « شیخ جعفر، من همانی هستم که همه در مورد من می‌گویند. آیا تو هم همانی هستی که همه می‌گویند؟! و اين سئوال حالم را عجيب دگرگون كرد.»
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        9