سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        ما اشتباه بودیم

        شعری از

        محمد محسن خادم پور

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۹ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۳ شماره ثبت ۴۳۷۵۱
          بازدید : ۸۲۲   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمد محسن خادم پور
        آخرین اشعار ناب محمد محسن خادم پور

        روزیکه میگذشتی از هرچه بین ما بود

        قاضی چکش به دل زد : تقصیر هر دوتا بود

        من تای اول از آن گم کرده گنج بودم

        آنسو تو تای دوم جرمی که سنگ ِ پا بود

        من سرد وُ بی تحمل خودخواهیم فراوان

        لجباز ِ جنگ ِ قدرت ، قهرت که آشنا بود

        گاهی نشد برایت یک شاخه گل بگیرم

        هیهات از محبت ، رفتارها جفا بود

        در فاز ِ دل سپردن باور تو را نمیبرد

        دریا کنار ِ دستم بی آب وُ در کُما بود

        گاهی نشد سراغم از تاب ِ دل بگیری

        چشمی که بسته بودی بسیار بی وفا بود

        میلم نگفته بودم ، دستت کشیده ماندی

        در لحظه های شادی تصویر بی صدا بود

        عمخوار ِ من نبودی دلبر تو را ندیدم

        ما اشتباه بودیم ، دنیای ما جدا بود

        درکوچه ها شنیدم دلسرد میسرودی

        ماندن چه سود دارد جائی که انزوا بود

        گفتی که رفته ای تا سقفی به سر نریزد

        افسوس وُ شوق ِ پایان ، باقی ی ماجرا بود

        محمد محسن خادم پور _ ۱۳۸۱

         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۱۹:۱۶
        درود بزرگوار
        غمگین و بسیار زیباست خندانک خندانک خندانک
        نجمه طوسی (تینا)
        يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۳۴
        سلام بر شاعر گرامی
        غزل زیبایی بود .
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        ولی الله شیخی مهرآبادی(دیوانه)
        يکشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۴ ۱۳:۵۹
        جناب آقای خادم پورِ عزیز، سلام علیکم.
        ...............................................................
        خسته نباشید بزرگوار، بسیار زباست این ،غمنامه.
        موفق باشید.
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        عباس زارع میرک آبادی
        دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۰۶:۲۴
        سلام و درود استاد
        بسیار زیبا و دوست داشتنی بود
        حظ بردم
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
          مرتضی اربابی حکم ابادی (مسیح)
        دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۰۰
        درود استاد مهربان
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        صفیه پاپی
        دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۱۵:۲۱
        .............................. خندانک خندانک خندانک ............................
        درود بزرگوار خندانک خندانک
        زیبااا بود خندانک خندانک خندانک
        ............................. خندانک خندانک خندانک ..............................
        شغالی به درونِ خم رنگ‌آمیزی رفت و بعد از ساعتی بیرون آمد, رنگش عوض شده بود. وقتی آفتاب به او می‌تابید رنگها می‌درخشید و رنگارنگ می‌شد. سبز و سرخ و آبی و زرد و. .. شغال مغرور شد و گفت من طاووس بهشتی‌ام, پیش شغالان رفت. و مغرورانه ایستاد. شغالان پرسیدند, چه شده که مغرور و شادکام هستی؟ غرورداری و از ما دوری می‌کنی؟ این تکبّر و غرور برای چیست؟ یکی از شغالان گفت: ای شغالک آیا مکر و حیله‌ای در کار داری؟ یا واقعاً پاک و زیبا شده‌ای؟ آیا قصدِ فریب مردم را داری؟
        شغال گفت: در رنگهای زیبای من نگاه کن, مانند گلستان صد رنگ و پرنشاط هستم. مرا ستایش کنید. و گوش به فرمان من باشید. من افتخار دنیا و اساس دین هستم. من نشانه لطف خدا هستم, زیبایی من تفسیر عظمت خداوند است. دیگر به من شغال نگویید. کدام شغال اینقدر زیبایی دارد. شغالان دور او جمع شدند او را ستایش کردند و گفتند ای والای زیبا, تو را چه بنامیم؟ گفت من طاووس نر هستم. شغالان گفتند: آیا صدایت مثل طاووس است؟ گفت: نه, نیست. گفتند: پس طاووس نیستی. دروغ می‌گویی زیبایی و صدای طاووس هدیه خدایی است. تو از ظاهر سازی و ادعا به بزرگی نمی‌رسی.

        مثنوی معنوی خندانک
        حسام الدین مهرابی
        دوشنبه ۲۱ دی ۱۳۹۴ ۲۰:۲۲
        درود استاد گرامی
        احسنت...
        کریم لقمانی سروستانی
        سه شنبه ۲۲ دی ۱۳۹۴ ۰۵:۴۲
        سلام استادخادم پور گرامی
        درودبرشما
        بسیار ناب .زیبا ودلنشین
        لذت بردم
        شادزی خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6