سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 1 دی 1403
    21 جمادى الثانية 1446
      Saturday 21 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۱ دی

        هبوط

        شعری از

        محمودرضا رافعی (رافع)

        از دفتر دفتر تمرین شعر نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۸ دی ۱۳۹۴ ۲۳:۲۹ شماره ثبت ۴۳۴۴۹
          بازدید : ۶۶۱   |    نظرات : ۲۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمودرضا رافعی (رافع)

          آسمان بودیم  ، ز گلخانه  برون انداختند
          بر هبوط  افکنده و  عصر جنون  انداختند
         دیده بگشودیم و ازجفتی ، جدا  افکندند
         جسمِ ما  شُستند و بر یارِ  خدا  افکندند
        مهرِ  دادند مادران و ذمه اش داشته اند
        عطوفت را  به غایت در  دلش کاشته اند
        مَحمِلَش آمد ، ز  گردونه ، برونش  دادند
        سر  کتابِ  قصه ما  هم  ، چنونش  دادند
        این   لباسِ  دیگران  را   قدِ  ما   بافته اند
        تارِ   نا  جوری  زدند  و پود ِ ما ،  تافته اند
        ای  دریغا  ، خانۀ  ما  در فضا  ساخته اند
        پس  چرا  ما  را ، زمینِ  زار  پرداخته اند
         
        محمود رضا رافعی
        1394/10/02
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        احمدی زاده(ملحق)
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۱۶:۰۹
        سپاسگزارم از مهر و احساس خوبتان دست مریزاد خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمودرضا رافعی (رافع)
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۰۴:۵۳
        سپاس از استادم جناب آقای مهرآبادی عزیزم
        سرمشق های شما را باید به مرور ، با راهنمایی ی شما اساتید
        تمرین نمایم خندانک

        صفیه پاپی
        جمعه ۱۱ دی ۱۳۹۴ ۰۷:۲۴
        .................. خندانک خندانک خندانک ......................
        هزارااان درود بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک
        .................. خندانک خندانک خندانک ......................
        موشی در خانه صاحب مزرعه تله موش دید !
        به مرغ و گوسفند و گاو خبر داد
        همه گفتند : تله موش مشکل توست به ما ریطی ندارد !
        ماری در تله افتاد و زن مزرعه دار را گزید !
        از مرغ برایش سوپ درست کردند !
        گوسفند را برای عبادت کننده گان سربریدند !
        گاو را برای مراسم ترحیم کشتند !
        و در این مدت موش از سوراخ دیوار نگاه میکرد و به مشکلی که به دیگران ربط نداشت فکر می کرد !!!
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1