چهارشنبه ۲۰ فروردين
(پیرمرد و دریا) شعری از
از دفتر غربت موهوم نوع شعر
ارسال شده در تاریخ شنبه ۸ مرداد ۱۳۹۰ ۰۸:۵۳ شماره ثبت ۴۳۱۰
بازدید : ۱۲۶۷ | نظرات : ۳۱
|
|
روزِ خوبی ست امروز، در ساحلِ دریایی که صدف هایش لبخند می زنند! تا مرا به رخِ آسَمان بکشند! و من از رفتن مردد!؟ کبوتر هم که نمی شوَد خورد! بهتر نیست منتظرِ تماشای ، مهر، بمانم که به خاکِ دریا، می افتد؟! *** گاهی در رویای صید نهنگم با فواره های عجیب تنفس بر بالای تخته پاره ایی ناطق که فریادش همه این ست: توپ در زمین توست! توپ در زمین توست!؟ *** پژواره *** سلام شعر فوق قبلا در شعر ناب منتشر شده بوده. که به دلیل رکود سایت در سال گذشته و همچنین حذف شعر در زمان هک سایت، مجددا به تماشای شما بزرگان به خود خواهد بالید... ممنون
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.