دوشنبه ۶ اسفند
|
دفاتر شعر عیسی نصراللهی( تیرداد)
آخرین اشعار ناب عیسی نصراللهی( تیرداد)
|
توی دشت لاله های واژگون
شاپرک هم آنجاست/
لاله ای با عشوه
تنگ کرد غنچه ی لب را و بگفت:
هان ای پیله ی کرمین پلشت
ناز خواهی به همین بال سیاهت، بدبخت؟
شاپرک چرخید اما و بگفت:
روز سرما وقتی مه گرفتست دامن دشت
و
تمام لاله ها در خواب /
منم که میکشم ناز خریدار بهاری که شبش تار است/
و
یا چون لب به هم دوزید و بوسه بر رخ خود را /
گواه رازهای عشق شب در پیکر سرخ تنور تن
منم
رقص باد و تشنه ی باران که گاهی گل کند بال سیاه خویش/
گوش کن ناله ی باد سرکش
آمدست...
ویران کند دشت و برد صید نگاه خویش
گلش را
ساقه اش
برگ و بن و خار /
لاله اش را...
لاله با طعنه لبش پیچاند
پوزخندی زد و با عشوه ی نازش چرخاند
سر و با تندی گفت:
شمیم سرخ ما خون است/
نباشد تای ما در دشت/
نباشد قصه ی بوییدن و لولیدن باد دروغ قهر امروزت/
...روز بعد ناگاه باد
همان سرکش سیاه بد /
غرید ....
چرخی زد و از آن بالا/
نگاهی بر گرفت بر لاله های دشت
و
نعش سرخ نخوت را ...
فشرد بر سینه ی سرد سیاه خویش
عیسی نصراللهی / شانزدهم آذرماه 94
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.