يکشنبه ۴ آذر
شرمندگی شعری از شمیلا شهرابی
از دفتر عشق نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۲۱ آبان ۱۳۹۴ ۱۱:۰۳ شماره ثبت ۴۲۰۷۶
بازدید : ۴۵۰ | نظرات : ۲۷
|
آخرین اشعار ناب شمیلا شهرابی
|
در حضور سایه ی از تردید مرگ
دل به آسمان، سر به سینه داده ام
با عبور از جاده ی سرگشتگی
دست در دست باد تا کوه طور رفته ام
از بلندای صداقت با شور پروازی سبک
بر بال مرغ هوا بی صدا و آرام نشسته ام
در میان این مجرمان بی هدف
تا طناب دار ایمان سر بداران رفته ام
از همه بود ونبود ذهن پوچ تردیدها
با فکر نبی و صوت یارب یارب رفته ام
چون بی خبران از روز حساب بی باک
پای پیاده تا صفا ومرو دلدادگی گریخته_ ام
یک به یک واژه ی قرآن و انجیل را به عشق
از سر نادانی با زمزمه ی طوطی وار خوانده_ ام
این همه آیه ونشانه بهر دل روشنی
من بی نوا با یک بغل شرمندگی آمده ام
یارب این بندگی را با بندی ببند
من رسوا با هر نفس از آدمی بُبریده ام
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.