دوشنبه ۳ دی
تقدیم به استاد حیدری نیا و استاد همزاد شعری از عباس یزدی (طوفان)
از دفتر ایثار نوع شعر
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱ مرداد ۱۳۹۰ ۰۷:۳۰ شماره ثبت ۴۱۷۰
بازدید : ۹۸۴ | نظرات : ۲۲
|
دفاتر شعر عباس یزدی (طوفان)
آخرین اشعار ناب عباس یزدی (طوفان)
|
در پست بداهه سرایی این سه بداهه را سرودم و....
1- این شعر با مصرع پیشنهادی استاد رضا حیدری نیا سروده شده و به ایشان تقدیم میگردد
(دوش می گفت مرا یار که باید برود دل ما ترجمه میکرد که شاید برود) مشکل آمد به همه طی طریق در این ره هرکسی رقص کنان زین گذر آید برود قافیه . وزن و عروض را برسانند بر ما آنکه با همت خود جمله سراید برود هر کسی مصرع و بیتی بکند هدیه ترا دیگری یک غزل ناب فزاید برود نظری کن ز نخست آنچه سرودند ببین چند غزل مانده بجا از که براید ؟ برود
عزم طوفان بنگر رخنه کند در دلها مانده از راه ولی حلقه گشاید برود
2-این شعر با مصرع پیشنهادی استاد همزاد سروده شده و به ایشان تقدیم میگردد
بوی بهبود ز اوضاع جهان می آید به گمانم ز حرم صوت اذان می آید
بلبلان نغمه سرا گشته همه در صحرا بوی آن پیرهن از باد وزان می آید
باد پاییز سپس سوز زمستان بگذشت خوش نسیمی که پس از سوز وخزان می آید
خدعه کردند ولی یوسف ما چهره گشود طرب و شادی ازین بیت حزان می آید
چون نشیند خبری خوشتر از آن می آید به گمانم ز حرم صوت اذان می آید اینهمه رنج که دیدی تو بسی در طوفان چون نشیند خبری خوشتر از آن می آید
3-این شعر با مصرع پیشنهادی استاد رضا حیدری نیا سروده شده و به ایشان تقدیم میگردد
(تا قلم خال لبان تو به تحریر کشید) آذرخش آمد و بر مغز دلم تیر کشید خار مژگان من ار پای تو را ریش نمود دست حاجت به سر و ریش خود آن پیر کشید گیسو افشان شده و روز مرا تیره نمود آن که با مردم خود بر همه جا قیر کشید خوش درخشید نگار من و با بخت بلند تخت شاهان جهان را همه بر زیر کشید منتظر باش که طوفان بکند آتش ظلم نقش گل را بکشد گرچه کمی دیر کشید
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.