سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        یک کربلای وااااقعا تشنه!!!

        شعری از

        حامد خنجری عیدنک

        از دفتر هذیان نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۳ شهريور ۱۳۹۴ ۲۰:۱۵ شماره ثبت ۴۰۵۷۵
          بازدید : ۴۶۷   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حامد خنجری عیدنک

        جای تو هرشب بوسه میچینم
        از انتھایِ تلخِ سیگارم
        وا رفتہ ام چون عنکبوتی کہ ...
        در حبسِ تاری کنجِ دیوارم
        همچون خمارے کہ مدامش ریخت
        آوارِ دنیا یک سره بر سر
        خشکیده خودکاری کہ کاری نیست
        جز قتلِ عامِ واژه بر دفتر
        یک کربلایِ واقعا تشنہ !!!
        پاکوبِ شِمرم، زخمیِ دردات
        مے میرم از تو، غرقِ طوفانِ
        دریایے از اوهامِ این حالات
        مے میرم از ابیاتِ تلخی کہ ...
        هی می سُرایم در تب و هذیان
        کِی و کجایش را نمی دانم
        مے میرم از تو ظهرِ تابستان
        من مُرده ام از روزِ سردی کہ ...
        انداختم در چاهی از غصہ
        مے میرم از سنگیه این راوی!!!
        " ما " را نمی خواهد تہِ قصہ
        ***
        دلگیرم از هر چه میانِ ما ست
        از این شب و تنهاییِ منفور
        از این همہ بدبینیِ مفرط
        من را تباهید انتھایِ گور
        ***
        انگار... نہ... حتما پریده باز
        رنگِ امید از بومِ نقاشی
        یک حوضکِ سرشارِ از سمی ،
        یک ماهیِ مُرده تہِ کاشی
        حرافہ ھایِ مغزِ بیمارم!
        من از جهانِ بی کسی سیرم
        دکتر نمیخواهم، نمیخواهم، نمیخواهم
        از دردِ بی دارو زمینگیرم
        هویتی مجھول در دنیا
        من در ضریبِ " بیخودی " ضربم
        هر شب بہ صد دردم سرِ جنگ ست
        کم نیست این پیکار با قلبم !!!
        در هر طریقی راه می رفتم
        سر در گریبانی بہ هر کنجی
        ای قھرمانِ قصہ هایِ من
        کو؟ پس کجاست اسطوره ی منجی ؟
        ***
        هیچ است نیچه، هیچ تر " هیچ" ش
        رؤیایِ پروازی بہ سر دارم
        ای بی خدایان! من خدایِ تو...
        تصویرِ یک منصورِ بر دارم
        صبری نمی مانَد کہ میبینم
        از دودمانِ سردیِ چوبم
        ای خالقِ من! اشتباهی شد
        من شاعرم اینجا، نہ ایوبم
        من با زبانِ تلخ: غمگینم
        تبخیرِ ماتم، زهر باریدم
        من با تمااااامِ نا امیدی ها
        بر سنگِ قبرِ زندگی ........
        حــــــامد خـنجـــــــــری عــیدنک
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5