جمعه ۲ آذر
کوچ شعری از امیرحسین شهبازی
از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۱ تير ۱۳۹۴ ۰۳:۱۱ شماره ثبت ۳۹۰۲۶
بازدید : ۴۲۰ | نظرات : ۱۸
|
دفاتر شعر امیرحسین شهبازی
آخرین اشعار ناب امیرحسین شهبازی
|
🌺کوچ🌺 . دم طلوع،در روشنای صبح زود،میان یک سکوت سرد،روبروی دره های ژرف مملو از شکاف برف، پیچ میخورد صدای مادرم و از دوباره در میان کوه بگوش می رسد...وقت وقت رفتن است...دوباره کوچ!!! آری دوباره کوچ....کوچ، وداع تلخ ماندن است.... نگاه من به چادر کنار کوه روبروست...دوباره غرق خاطرات میشوم...و در کنار من نقش چهره ات میان چشمه ی زلال کوه رسم میشود... بلند شو....دخترک بلند شو...نگاه آخری نثار من بکن... باتوام..خاطرات خوب من...وقت وقت رفتن است...هجوم اشک های من به کوچ زندگی، طعم تلخ میزند. کوچ، عاشقانه پاره می کند رنگ عشق را میان حلقه ی دو چشم های من و تو....گام های رفته را،نگاه میکنم، چقدر دور میشوم...ندیده میروم تورا....مرا ببخش...نگفته بودمت صبح زود، وقت کوچ کردن است..... 📝امیرحسین شهبازی
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.