با سلام و درود به محضر بزرگان و شاعران ناب سایت وزین شعر ناب.این شعر سروده دخترم فاطمه خانم فرازمند است که شانزده سال دارد و تقدیمی به امام عصر عجل الله تعالی، می باشد.تقاضا دارم، ایشان را راهنمایی بفرمایید، تا در محضر شما بزرگواران، بیاموزد و تلمذ نماید.
با تشکرو عرض ارادت.
تو مسیحای دلی، زنده کنی بی جان را
بر تن خشک بیابان، بچشان باران را
باز هم رایحه نام تو هوشم را برد
عطر گیسوی تو مدهوش کند ریحان را
از نگاهت به هوا، خاست بسی طوفان ها
وای از آن روز که بر هم بزنی مژگان را
از قدم های تو جوشید فرات و زمزم
حضرت خضر! تجلی بنما رضوان را
آتش و آب و هوا،خاک، غزل گویانند
پنجمین رکن جهان! باز کن این دیوان را
و بخوان شعر فرج را به زبان باران
تشنه کامیم،بنوشان به لبان،نیسان را
پرتو حسن بتابان به شب تار، ای گل
قمر الله، منور بنما،کنعان را
دیده ام همچو زلیخا ز عزا نابینا
عطر پیراهن تو باز کند،چشمان را
جام هجران تو لبریز شده،ای ساقی
خبر آمدنت،طور کند، زندان را
لطف فرما و حجاب از رخ ماهت بگشا
یوسف پرده نشین !زنده نما ایمان را
همچو موی تو پریشان به دو دست بادم
به تو سوگند که پیدا بکنم سامان را
آخرین بیت کلامم، به فدای غم تو
لیک، آرام کنم این قلم گریان را