يکشنبه ۲ دی
|
دفاتر شعر حمیدرضاابراهیم زاده
آخرین اشعار ناب حمیدرضاابراهیم زاده
|
یخبندان
پل چوبی دهکده را لیز کرده است
و سوزآذر ناله ی دلخراش نرده های پل را به گوش بید می رساند
دل بید برای زائری که معشوقه اش آنسوی پل از سردی انتظار بی تاب است ،زخمی است
وبازهم باد سیلی اش را به صورت بید حواله می کند..........
می دمد طواف باد
به گوش دشت فریاد
وزایر درخت بید
تکیه داده است به یادها
گمان من درون آیه ها ی دشت وباد
نوشته است قسم به بید وزائر وغروب
ودرنگاه مست شب ن
هفته است این ضماد
تکیده است آغوش درخت بید
ز زخمه های ناگوار
ودرهجوم تگرگ دی
یاد می کند از بهار وخرداد
وجاپای بهاررا
می شمارد به آرامی
نوای آفتاب مست مرداد
وبی رحم هیزم شکن
که می پنداردازسرما
خشکیده است حیات نبات
بید ومی شکافد ش با تبر بیداد
وبازهم بید مهر
که سایه اش تموز را ماوا بود
گرم می کند
محفل وکاشانه زائر و معشوقه اش را با یاد......
************
6آذر1393
تمامی حقوق مربوط به این اثر در انحصارمولف محفوظ است
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.