کاش شاعر بودم
کاش شر، شرشو نمیشنیدم
کاش قطرههای قشنگشو نمیدیدم
چه قشنگه !
نکنه زندگی یعنی همین
نکنه بارون بیاد و خیس نشه یه وقت زمین
کاش از آسمون بیاد یه روز پایین
کاش عاقل بودم
مگه میتونی بخوای که اون بیاد
یه ستاره ، یه نشونه
لا اقل یه جفت چراغ
بی بهونه ،روشن
قطرههای بارون میچکه از شونشون
میریزه روی زمین
پس چرا اون خشکه
چرا پس خیس نمیشه؟
شایدم من کورم
کاش عاشق بودم
*
کاش یه بار فقط برم و قدیمامو بغل کنم
کاش بهش میگفتم
آدمیت این نیست نباید خوب باشی
هرچی میخوای تو الآن اگه خوب بد باشی
آخرش ماله توئه اگه آدم باشی ، میره با یکی دیگه
چرا این شد اسمم؟
چرا این قلب؟
نمیخوام
آآهن
جاش باید آهن بذاریم که بمونه محکم
این دله تنها باشه عذاب داره
این دله پیر نمیشه
خسته بشه زود میمیره
چرا آخه خوب من
چه کناهی کردم؟
چرا من نمیتونم صاحب دنیا باشم؟
چرا من نمیتونم همیشه تنها باشم؟
تو کارت بد موندم
چطوری قبول داری که اونا با هم باشن
نمیخوام ،نکه نتونم
اگه بخوامم نمیتونم
دعاهای بد بکنم
یه کاری کن تو که میتونی
عاشقشم،عاشقتم،خوب میدونی