يکشنبه ۲ دی
دردی کشان شعری از جعفر سرخی
از دفتر ساقی نامه نوع شعر
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۰ ۰۴:۴۱ شماره ثبت ۳۴۸۶
بازدید : ۹۸۳ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب جعفر سرخی
|
گذار عاشقان ديگر به ميخانه نمي افتد نشاني جز سكوت غم بر اين خانه نمي افتد كجا شدساقي آن ! جمعيت زلف پريشانت ؟ كه اكنون جز غبار غم بر اين شانه نمي افتد بسوزاند تو را شيخ آتش دوزخ كه مي داني شراررشعله در دامان خمخانه نمي افتد چو آن صياد سنگين دل نداند شيوه ي صيدش دگر مرغي در اين دام پر از دانه نمي افتد ! چو شادي از دل خَلقي ز بد خُلقي گريزان شد دگر طفلي پي زنجير وديوانه نمي افتد مگو شيخ از پري رويان باغ جنتم ! داني دلم در دام آن افسونو افسانه نمي افتد همه دردي كشان ( سرخي ) ز غم سر در گريبانند مگر گاهي نگاهي سوي پيمانه نمي افتد ؟
|
|
۱ شاعر این شعر را خوانده اند
Guest
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.