سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 28 آبان 1403
    17 جمادى الأولى 1446
      Monday 18 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۲۸ آبان

        آستان خیال

        شعری از

        مهرداد رستم آبادی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۴ بهمن ۱۳۹۳ ۲۱:۰۴ شماره ثبت ۳۴۴۷۱
          بازدید : ۴۴۶   |    نظرات : ۲۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهرداد رستم آبادی

        بی خبر از خود نمی دانم جوانی هست نیست!؟
        بی تو ای دوست خود بگو این زندگانی هست؟ نیست
        لحظه ای بی تو مرا صبر و قراری هست کو؟
        یک نفس بی تو مرا تاب و توانی هست؟نیست
        نیمه جانی هم که بود روی لب من باد برد
        تو نپرسیدی که ما را نیمه جانی هست نیست!؟
        گوشه ی زندان تنهایی خویش خو کرده ایم
        چون که مارا در دو عالم، آشیانی هست؟ نیست
        شکوه ها روی لبم تا همزبانی نیست، هست
        جز رضایت در دلم چون همزبانی هست، نیست
        همچو من هرگز نمی بینی تو مهری مهربان
        چون تو نیز هرگز مه نامهربانی هست؟ نیست
        ای بهار در جشن تو بود و نبود من یکیست
        کس نبیند زیر پا برگ خزانی هست نیست
        جای رحمت تا به کی رنج و عذاب نازل شود
        چشم امیدی به سوی آسمانی هست؟نیست!
        با تو من زندگی امروز را خواهم دمی
        چه دانم فردا حیات جاودانی هست نیست؟
        حسرت لطف تو هر دم میخورم با دیگران
        گر بگویم لطف تو با من زمانی هست، نیست!
        سر به آستان خیال تو بسایم روز و شب
        چون مقدس تر از آن یک آستانی هست، نیست
        پادشاه عدل و داد در کشور عشق غافل است
        که سر سفره ی من یک لقمه نانی هست، نیست!
        غیر از این آواره ی خانه به دوش در به در
        بر سر کویت ز کس نام و نشانی هست؟ نیست
        این چنین مردم فریب است ظاهر رنگ و ریا
        در نهان نیز کاش بگویید آنچنانی هست؟ نیست
        صحبت از روانی طبع بیشمار کردند ولی
        شاهدا طبع کسی بدین روانی هست؟؟؟ نیست.
         
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2