پنجشنبه ۲۴ آبان
کاش شعری از عباس یزدی (طوفان)
از دفتر طوفان نوع شعر
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۰ ۰۱:۰۲ شماره ثبت ۳۴۲۹
بازدید : ۱۵۱۱ | نظرات : ۲۵
|
دفاتر شعر عباس یزدی (طوفان)
آخرین اشعار ناب عباس یزدی (طوفان)
|
کـاش می شد واژه هـا را در عمل معنا نـمــود فاتــــحان شـــهر را دلــواپس فردا نــــمــود
کاش می شد از درون خانـه ای از جنس پـــر ذره ای از غــیرت آن عاشقان پــروا نــــمـود
یـا کــه در انـــبوه قـیر و آهن و دود و صـدا عــــاشقـــی درد آشنا را بـــا خدا تنها نــــمود
پــس چه شـد حرمت ز خون لاله های آشـنا شوکت دیرینه را چون می توان احیا نـمود؟
کاش می شد از درون کـــوچه های پر فـریب همـــچــو مـیثم یـاوری بــهر علی پیدا نــمـود
کـاش بیــدردی درون جــــمع مســـئولان نبود یـــا فقــیر مستـــمندی را چـنان آنـها نـمـود
کـاش می شد در هوای سرد یک شهر غریب مهـربانی را به طـفلان یتـــیم اهــداء نــمــود
کــاش می شد کــیسهً آن زاهـــد دنـیا پــرست پــشت انبوه سکوت شـهرمان رســوا نـمــود
کــاش سیران را خــبر بود از نبود آب و نان فـــاتحان حــیف نان را دشـمن اعداء نـمــود
یا کـــه رنـجی می کـشیدند از برای نان شـب یا درون کوی و برزن دســتشان را وا نمود
شیشه های کاخشان همرنگ اشک باشد و خون کوچه را می شد که با رنگ سحر زیبا نـمـود
کاش ترس از جان به کــوفه آفت یاران نـبود با حسین در کـربلا مــیـشد همی غوغا نــمــود
کــاش آزادی نــبود در دست هر ناکس اســیر از مرام شیـــعیـان میشد دفـاع هر جا نـمــود ایـــن زمـان مــولا بـه کـوفه باز هم تنها شـده فـــکر مــجنونی دگـــر از بهر این لیلا نمــود
درسمان دیگر نـباشد غیرت و عشـــق و وفا نـــوکران اجـــنبی را در دغـــل افــشا نمــود
واژه های عدل و حق گـــشته مطاع دنــیوی شـمه ای از کـــربلا را مـــیشود؟ احـیا نمـود
کاش روزی دوش ما حمل مروت مـــی نمود قـطره ای(طوفان) ز اشک مومنان پیدا نمــود
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.