جمعه ۲ آذر
فنجون قهوه شعری از امیر سینا عسکرپور
از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۳ ۱۴:۴۴ شماره ثبت ۳۴۱۴۳
بازدید : ۴۵۱ | نظرات : ۷
|
دفاتر شعر امیر سینا عسکرپور
آخرین اشعار ناب امیر سینا عسکرپور
|
فنجون قهوه
ته فنجون قهوم عکسی افتاد یه عکس بیقرارو متلاشی
همون پازل که وقتی میچینیش میتونه که اون عکس خود تو باشی
تو که هر لحظه با من همراهی میون شک و تردید و شکستن
وقتی بر میزنم خاطر ه هامو بدم میاد از اون آهنگ رفتن
بدم میاد از اون توجیه رفتن که دنیارو برام کرد پوچ و نابود
یه دست انگار همیشه توی کاره نه تقصیر تو، نه تقصیر من بود
حالا نبضم فراموش کرده انگار همین چن ثانیه از نو بتازه
ساعت گم کرده وقتو وارونه س تا دلشوره بعدی وقت درازه
هنوز خاطره هاتو حذف نکم از این ذهنم که از دوریت خرابه
دارم می جنگم با افکار پوجم محاله پلک من تا صبح بخوابه
تو احساس من دیوونه انگار جای رد نفسهای تو مونده
دارم غرق میشم تو سکوت خونه غزل این جداییو کی خونده
کی بوده که تو رو از من گرفته منو تو چهار دیواری کرده زندون
کیه که هنوز راه نرسیده نیومده شده نا خونده مهمون
ترانه سرا : امیر سینا عسکرپور
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.