سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 16 آبان 1403
    5 جمادى الأولى 1446
    • ولادت حضرت زينب سلام‌الله عليها، 5 هـ ق، روز پرستار و بهورز
    Wednesday 6 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۱۶ آبان

      تولد نگاه

      شعری از

      مريم صفرزاده

      از دفتر دخترانه نوع شعر سپید

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۳ ۰۲:۴۵ شماره ثبت ۳۳۲۱۹
        بازدید : ۸۷۷   |    نظرات : ۳۹

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر مريم صفرزاده

      لبريز شراب سرخ مي كنم اين جام
       و مستي 
      مي رهاندم از هر فكر نا فرجام 
       
      منِ مست، مي يابم خود را در نقطه اي دور دست
      كه تو مي جويي مرا
      نگاهم را
      ضرب آهنگ قدمهايم را
      و طنين خنده هايم را
      محو تماشاي خود مي بينم تو را
      و حس مي كنم،
      لرزش دست هاي دور افتاده از گرمايت را
      آتش نگاهت را
      و انتظار هر روزه ات را
      و مي شنوم 
      صداي مردانه ي نگران از تنهاييت را
      گرمي دستم تو را مداواست، مي دانم
      وجودت در وجودم زاينده بقاست، مي دانم 
      ولي من دلسپرده ي رفتنم
      نه مي شنوم و نه مي بينم
      رودخانه اي خروشانم در تب و تاب رفتن
      غريب است برايم ماندن
      لمس عشق كردن
      ديدن و شنيدن
      رهسپارم
      رهسپار درياهاي بي كران دورم
      و تو 
      خود خود عشق بودي كه بدرودم گفتي
      با قطره ي اشكي
      و مريمي براي مريمي
      آه از آن قطره اشكت،
      مريم پاك احساست
      كه در جوش و خروش وجود من گم شد،
      پر پر شد
      كه مجالي نيست در رودخانه اي 
      قطره اي را براي مرواريد شدن 
      و مريمي را براي روييدن
      .
      .
      .
      مي نوشم از پياله تا واپسين قطره
      مست مستم
      و مستانه دلباخته مي شوم
      و دلباختگي جز حركت و رفتن است
      عشق در ماندن است
      من مردابي خواهم شد پر از سكون و سكوت
      شگفت زده از تولد چشم و قلبِ تا ديروز متروك
      روييده خواهند شد از من مريم ها
      و تو را
      ذره ذره وجود تو را
      اي عشق بي همتا
      لمس خواهم كرد
      با تو درهم خواهم آميخت
      يكي خواهم شد
      تو به من اوجِ لذتِ بودنم را نشان خواهي داد
      و مرداب من 
      از نگاه و لمس عشق، زنده ترين زندگان خواهد شد...
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      4