سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 28 آبان 1403
    17 جمادى الأولى 1446
      Monday 18 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۲۸ آبان

        مثنوی عشق بخش دوم- قسمت دوم

        شعری از

        طارق خراسانی

        از دفتر مثنوی عشق نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۶ شهريور ۱۳۹۳ ۱۹:۰۲ شماره ثبت ۲۹۷۸۱
          بازدید : ۶۰۹   |    نظرات : ۵۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر طارق خراسانی


        آغاز بحث انرژی درمانی -  در پست بعدی موضوع را ادامه خواهیم داد.
        هست در انسان که ذرّاتِ دگر
        اهل پروازند و مشغولِ سفر
        آنچه می بینند در راهِ سفر
        "مغز" را سازند از آن با خبر
        سازه در خواب است و دشمن دیده اند
        دشمنان را بس ز رَه بَر چیده اند
        قادرند آنان ، به اعمالی شِگرف
        با تو دارند از خطر، بسیارحَرف
        لیک تو، بازیچه ی کِبر و غرور
        می شوی از ذَرّگان هر لحظه دور
        جانِ کُلی ، چون ز جانِ ذرّه باد
        زین سبب دارد خبر هایی زیاد
        بس مسایل حل ز ذرِّه شد به خواب!
        نزد عالِم رو، که تا گیری جواب
        ذهن چون آسوده شد در گاهِ خواب
        می روند آنان پیِ کارِ صواب
        زین سبب آنان تو را رَه می بَرَند
        از شِگفتی ها خبر می آورند
        نکته ها دانم ولی خاموش بِه
        نزدِ نامحرم دلا سِر پوش بِه
        روزگاری در سفر، با ذرِّگان
        رفته ام آری که تا کُنهِ جهان
        آنچه دیدم نیست جز اعجازِ دوست
        نغمه ها درنغمه ها آوازِ اوست
        نیست جز او ذرِّه ای در روزگار
        پایدار است تا ابد ، پروردگار
        پرسی از من معرفت را ، راه چیست؟
        خود شناسی کن ، که جز این راه نیست
        همچو گوهر در میانِ یک صدف
        ذرّه ها را هست موجی با هدف
        موجِ مثبت ، صَعب را آسان کند
        موجِ منفی عالمی ویران کند
        بشکند این موج سنگ آسیاب
        گر فرو ریزد ز چشمی بی حساب
        موجِ مثبت مُردگان را جان دهد
        عشق را بر عاشقان فرمان دهد
        درد ها را ، بی گمان درمان کند
        آنچه در فهم تو ناید ، آن کند
        معجزت ها دیده ام زان موج من
        وصف آن هرگز نگنجد در سخن
        ادامه دارد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2