امان از این شیدایی، دلم گرفته از تنهایی،
دلربای من، مه لقای من، گفته بودی باز می آیی !
سرو ناز من ، دل نواز من، کی دوباره می آیی باز !
ای عزیز جان، مونس روان، با دلم مشو نا هم ساز !
تو انیسم بودی و هم رازم، تو رفیقم بودی و هم سازم!
نگار نازنینم، به رویت غبار غم نبینم، منما جفا آغاز !
* * *
خوش بخند ای گل که بلبل خوش اسیر دام توست
خنده مستانه زن بر او که مست از جام توست
بی نوا بلبل فریب رنگ و بو را خورده است
غافل است او زان همه مکری که در فرجام توست
بلبل ای بلبل نوا کم کن که گل را مهر نیست
بی وفایی و فراموشی از او انعام توست
* * *
امان از این شیدایی، دلم گرفته از تنهایی،
دلربای من، مه لقای من، گفته بودی باز می آیی !
سرو ناز من ، دل نواز من، کی دوباره می آیی باز !
ای عزیز جان، مونس روان، با دلم مشو نا هم ساز !
تو انیسم بودی و هم رازم، تو رفیقم بودی و هم سازم!
نگار نازنینم، به رویت غبار غم نبینم، منما جفا آغاز !
(فی البداهه انشاد شد. اختلاف وزن عمدی است)