شنبه ۱ دی
مژ ده یِ وصل شعری از محمد حسین اخباری
از دفتر درپهنه ی خیال نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۱ خرداد ۱۳۹۳ ۱۳:۲۹ شماره ثبت ۲۷۱۵۰
بازدید : ۸۱۸ | نظرات : ۳۵
|
دفاتر شعر محمد حسین اخباری
آخرین اشعار ناب محمد حسین اخباری
|
صبحِ وصال می دمد بلبل خوش نوا بیا
مژده ی وصلِ ما بگو با نَغَماتِ دلربا
نورِ رخِ منورش آمده از افق برون
حال، زصبحِ رویِ او طی شده شامِ تارِ ما
دامنِ نرجس این زمان گشته چو باغ و بوستان
صحن وسرای عسکری از قدمش پُر از صفا
خاک، به یُمنِ مقدمش ، سبقت از آسمان گرفت
عرش ندارد این زمان ، رُتبَتِ سُرَّ مَن رَآ*
ای مهِ هاشمی نسب حجتِ ثانی العشر
نوگلِ باغِ عسکری(ع)نورِ دو چشمِ مصطفی(ص)
بین که زدیده می رود خون دل از فراقِ تو
گشته به روزِ هجرِ تو، پشت زبارِ غم دوتا
منتظرانِ حضرتت، زارو فگار و دردمند
دردِ فراق چاره کُن، از پسِ غیبتت درا
مژ ده دلا که این زمان ، حضرتِ صاحب الزمان
می کند از کَرامتش ، حاجتِ جملگی رَوا
وِردِ "حسین" این بُوَد درهمه حال و هر زمان
ای به فدای مقدمت، همچو منی، هزارها
* سُرَّ مَن رآ تلفظِ دیگر سامرِا است به معنای هرکه ببیندش مسرور میشود
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.