نامه عشق

من که مست مستتم
من که می    پرستتم
من که عاشق عشق پرستتم
بیا حالی به من ده
ازآن می نا بت
قطره ای از عشقت به من ده
من که مست رستتم
بیا  بر اعمال من
رفتارو کردار  من
رنگ جمالی  بده
بیا با نظر ولطف خود
مرا خریداری بکن

مرا  بنده نوازیم بکن
بیا دست در دست من ده

قلب خود با قلب من پیوند بکن
بیا منم بیمار توام
درمانده مویی از نشان توام
بیا با اون چشمون قشنگ
با اون خم ابروی کمند
اشاره ای  کن به جان من
بیا با اون غنچه گلگون خود
بوسه ای زن  برجان من
بیا تا زمین و آسمون  را
برات غرق شادی بزنم
با اشک دلم
قدمت آب و جارو بزنم
منم آن گل آفتابگردان نور تو ام

هر جا روی گریان سوی تو ام
بیا بر سینه ام
تابشی از نور جمالت ده
به الهام عشقبازیت
رقصی به رقصم بده
منم آن جان نشسته
منتظر نگاه  تو
آماده هدیه جان به نام تو
ای گل همای من
ای معجون شفای من
بیا که صبرت
شیشه عمرم میشکنه
پس بر تنهائی ام
خاطره ای از خود بزن
یا نامی از نامت

بر جان من بزن
من که افسونم

با نازو ادات
صند وق راز دلم
نهان بر عشق توست
بیا بر دل من
افسونی بزن
بر عشق من
قال و فالی بزن
بیا افسون هم به جان هم بزنیم
زنجیر عشقمون سنگ خارا بزنیم
عهد و وفای جان بر آن بزنیم
بیا من دلدار تو ام
تو دلبر و جان منی
بیا ای عشق من
بهتر از جان و هست من
بیا بیا قایم موشک بازی کنیم
وقتی همدیگر پیدا میکنیم
دست به دست هم
شادی بکنیم
بیا بیا لی لی بکنیم
شور عشق جوانی
همیشه زنده بکنیم
بیا بیا با هم دیگه
لالایی بخونیم
در رویا خواب
با همدیگه خنده بزنیم
همدیگه رو به فریاد بزنیم
 بوسه به باران بزنیم

تویی ای عشق من
منم خراب تو
اسیر و بند به پای تو

÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷÷

این نوشته با الهام از دعای کمیل گرفته شده به قول فیلم دزد و پلیس انسان مانند گوشت کباب برای این که کباب خوبی داشته باشی بایست آن را روی آتش بخوبی باد بزنی تا خوب پخته و سوخته شود  با یک بار آتش زدند انسان به کمال نمی رسد

 خداوند عاشق این است که صداش کنی  اگر چه تکراری باشد سعی کنید در هر بار که خدا را صدا میزنید یاد گوشت کباب بیفتیدمن این  دلنوشته را در  تخیل در برزخ جایی که درماند ه و بی پناه خود را دیدم نوشته ام و خود را در اعماق جهنم دیدم و با دل نوشته ام سنگی پر تاب کردم تا بر ظلمت جهنمی ام روزنه ای از  نور عشق خداوند بر قلب درمانده من بتابد و بارانی بر آتش وجودم شود این دلنوشته در واقع ثروت و دارو ندار من در جهنم است  و مزد رنجهایم در زندگی بوده و بسیار سپاسگزار آن هستم فکر کنم حرفهای مرا درک نکنید وظیفه ام بود بگم خدا حافظ

 

ضمن تشکر ازمدیران سایت مخصوصا  شاعران عزیز و مهربانم دل نوشته من به اتمام رسید البته  اگر پشمان نشوم

میروم تا با غزل  و..برگردم فعلا یک غزل ساختم

امیدوارم همیشه شاد وسلامت و خوشبخت باشید