سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 15 آبان 1403
    4 جمادى الأولى 1446
      Tuesday 5 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        سه شنبه ۱۵ آبان

        پل نادری

        شعری از

        پژمان ناصری

        از دفتر غزل نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۳ ۱۹:۲۷ شماره ثبت ۲۶۶۳۵
          بازدید : ۵۹۳   |    نظرات : ۳۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر پژمان ناصری
        آخرین اشعار ناب پژمان ناصری

        (پل نادری)
        شبی از هفته که دل حاشیه پرور شده بود
        قلم از قرعه ی بد راهیِ منبر شده بود
        یقه در صفحه دریده همه را می کوبید
        بختِ بد مونس ِاو کاغذ ِدفتر شده بود
        غرولندی ز غضب سوی همه می افکند
        قاتل ِخیبر افکار چو حیدر شده بود
        خشمگین در تب خود خاطره ای می سوزاند
        راویِ قصه ای از گوشه ی سنگر شده بود
        روزهای تنشِ مردم من با دشمن
        قوم تازی به وطن حمله سراسر شده بود
        به حراست ز زنو خاک و پی ِاین کشور
        ارتش از غیرت خود جبهه ی لشگر شده بود
        حال و روز ِتپش ِثانیه ها می فهماند
        شسته دست از یل خود عادت مادر شده بود
        گویی از کشمکش ِاختر ِاقبال و سرشت
        مرگ بر لشگر ِمن امر ِمقدّر شده بود
        که چنین مادر ِاو سرد به رفتن زل زد
        و به دل مضطرب و غم زده خواهر شده بود
        فصل پاییز که مهرش به دلِ سال افتاد
        برگ ریزان ز تماشا چه مکدّر شده بود
        کوچه با رفتن ِاو حس بدی در دل داشت
        کوچه ی بی سرو سردار چه ابتر شده بود
        آسمان، چزابه را تصویر ساز مرگ کرد
        خاک ِبُستان تشنه ی خون برادر شده بود
        دست در دست ِقضا مرگ تراوش می کرد
        پل نادر که چنین حادثه گستر شده بود
        غرقِ یک شب که همه گرگ و شغالان در خواب
        ارتش کشور من یکه به معبر شده بود
        قتلگاهی که همه گرگ و شغال از آن دور
        شیر در آن به شکار از پی ِکافر شده بود
        گرچه در پیش به دشمن و به پس نامردان
        بوم شیران ز حسد سرخ مصور شده بود
        خون ِدل بود که از نهضت ِمردان خدا
        ز تکاپوی ورق حالتِ جوهر شده بود.
        پ.ن
        59/7/23
        نام عملیات: پل نادری
        ارگان عمل کننده: نیرویی زمینی ارتش
        شهادت بالغ بر 80% افراد ارتش.
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2