سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 14 بهمن 1403
    4 شعبان 1446
    • ولادت حضرت ابوالفضل العباس عليه السلام، 26 هـ ق، روز جانباز
    Sunday 2 Feb 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      هر آشنایی تازه، اندوهی تازه است... مگذارید که نام شما را بدانند و به نام بخوانندتان. هر سلام، سرآغاز دردناک یک خداحافظی است . نادر ابراهیمی

      يکشنبه ۱۴ بهمن

      پل نادری

      شعری از

      پژمان ناصری

      از دفتر غزل نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۳ ۱۹:۲۷ شماره ثبت ۲۶۶۳۵
        بازدید : ۶۰۳   |    نظرات : ۳۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر پژمان ناصری
      آخرین اشعار ناب پژمان ناصری

      (پل نادری)
      شبی از هفته که دل حاشیه پرور شده بود
      قلم از قرعه ی بد راهیِ منبر شده بود
      یقه در صفحه دریده همه را می کوبید
      بختِ بد مونس ِاو کاغذ ِدفتر شده بود
      غرولندی ز غضب سوی همه می افکند
      قاتل ِخیبر افکار چو حیدر شده بود
      خشمگین در تب خود خاطره ای می سوزاند
      راویِ قصه ای از گوشه ی سنگر شده بود
      روزهای تنشِ مردم من با دشمن
      قوم تازی به وطن حمله سراسر شده بود
      به حراست ز زنو خاک و پی ِاین کشور
      ارتش از غیرت خود جبهه ی لشگر شده بود
      حال و روز ِتپش ِثانیه ها می فهماند
      شسته دست از یل خود عادت مادر شده بود
      گویی از کشمکش ِاختر ِاقبال و سرشت
      مرگ بر لشگر ِمن امر ِمقدّر شده بود
      که چنین مادر ِاو سرد به رفتن زل زد
      و به دل مضطرب و غم زده خواهر شده بود
      فصل پاییز که مهرش به دلِ سال افتاد
      برگ ریزان ز تماشا چه مکدّر شده بود
      کوچه با رفتن ِاو حس بدی در دل داشت
      کوچه ی بی سرو سردار چه ابتر شده بود
      آسمان، چزابه را تصویر ساز مرگ کرد
      خاک ِبُستان تشنه ی خون برادر شده بود
      دست در دست ِقضا مرگ تراوش می کرد
      پل نادر که چنین حادثه گستر شده بود
      غرقِ یک شب که همه گرگ و شغالان در خواب
      ارتش کشور من یکه به معبر شده بود
      قتلگاهی که همه گرگ و شغال از آن دور
      شیر در آن به شکار از پی ِکافر شده بود
      گرچه در پیش به دشمن و به پس نامردان
      بوم شیران ز حسد سرخ مصور شده بود
      خون ِدل بود که از نهضت ِمردان خدا
      ز تکاپوی ورق حالتِ جوهر شده بود.
      پ.ن
      59/7/23
      نام عملیات: پل نادری
      ارگان عمل کننده: نیرویی زمینی ارتش
      شهادت بالغ بر 80% افراد ارتش.
       
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      4