من زینبم(س)
من زینب غم دیده ام
من زینب رنج دیده ام
من زینبم آتش بر جان میکشم
اشک جان به باران میکشم
این منم زینب فرزند مهر و شفا
فرزند جود وسخا
لطف و ثنا
فرزندکوثرمنم
عابده آل عبا منم
محبوب مصطفی منم
نور چشم مرتضی منم
این منم دروازه آمرزش گناه
با نوی گریان منم
دلسوز وغمخوار حسن(ع)
سر خونین حسین(ع) در بغل منم
این منم قبله رنجها
این منم که بر مزار هر شهید
گریه و ناله میکنم
عزا و شیون وزاری می کنم
این منم زینب کبری
صدیقه صغری
این منم کعبه
که درخرابات یقع علینا فیقتلهم خانه گزیده ام
این منم که
در این خرابات کمرم خم و مویم سفید شد
زینب پیرزن تنهاو غریب شد
صدای بابا بابا طفلان در این خانه شد شلاق برتنم
رقیه ام لب به لب با پدر مرد
و ناله و دل تنگی اش کشت مرا
صدای شلاق وسیلی بر صفلان سوخت مرا
ناله طفلان به دنبال نوازش پدر
بر این خانه پاره کرد قلب مرا
چادر از سر محرمان کشیدن
اشک به سیلابم کرد مرا
غریبی به تمام کرد مرا
با مصیبت در این خرابات ام المصایب شدم
این منم زینب(س)
این منم زینب سرشکسته و دلشکسته
این منم زینب ایستاده به قامت دماوند بر بلا
این منم که با فریادم گرگان هوسران رابه آتش می کشم
این منم زینب(ُس)
که با ناله ام زمین و آسمان به وا ویلا میکشم
این منم زینب(س)
جوی سینه زنی به دریامیکشم
عشق حسین را به دلها تابه ثریا میکشم