چهارشنبه ۱۲ دی
دردیعنی عشق شعری از علی ناصری(عین)
از دفتر یاد نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۴ ارديبهشت ۱۳۹۳ ۰۰:۳۰ شماره ثبت ۲۵۷۸۲
بازدید : ۶۱۴ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب علی ناصری(عین)
|
وخدانزدیک است
سر کوچه ومیان باران
لب بارانی واشک باران
نه او غمزده نیست
چون خدایش همه جاهمراه اوست
درد هایش....... خدا
وامیدش همه او
صبرکن
وقت سحر نزدیک است
لب ایوان بلند هستی
همه مان رو به خدا
وتوکل در ما
وشفا مد دهداو
دردمان : عشق
مثال ظرفی که شکسته لیلی
وخدایی که به همراهی او
وامیدی
همه درسمت خدا
و دعای سحری
یاد خدا
وتوکل یعنی؟
اسم اوهست دوا دردم
ذکراوهست شفای دردم
ودگر هر چه خدا می داند
وهمین زیبایی
و خداهمره ما
برسرگلدسته ی نور
یا که ایوان بلند هستی
می دهد بانگ ،امیدم
...برپا
راهمان....راه خدا
برلب چشمه نور
لب خشکیده وتب دار،و دل بارانم
خدا هم آنجاست
وامیدم زیباست
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.