سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

پنجشنبه 15 خرداد 1404
  • قيام خونين 15 خرداد، 1342 هـ ش
  • زنداني شدن حضرت امام خميني -ره- به دست مأموران ستم شاهي پهلوي، 1342 هـ ش
9 ذو الحجة 1446
  • روز عرفه - روز نيايش
Thursday 5 Jun 2025
  • روز جهاني محيط زيست

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

هر جا که هستید همان جا نقطه آغاز است،تلاش بیشتر امروز،سازنده فردای متفاوت شماست. آندرو متیوس

پنجشنبه ۱۵ خرداد

غربتِ غریب ...

شعری از

منوچهر مجاهدنیا

از دفتر خاکِ تشنه نوع شعر سپید

ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۲ ۲۲:۰۰ شماره ثبت ۲۴۸۰۸
  بازدید : ۷۸۵   |    نظرات : ۱۴۸

رنگ شــعــر
رنگ زمینه
دفاتر شعر منوچهر مجاهدنیا

پنجره دل را بگشا ، بهار آمد ...

 

نوروزتان خجسته باد .

 

با درود و عرض ادب دوستان خوبِ شاعر

با عرض معذرت که در اولین روز بهار و سال نو با این سروده اگر خاطرتان  مکدر می شود ...

بربزرگواری خودتان ببخشید ...

 

 

هیچ آشنایی نیست !

 

بر دیوارهای گِلی این قلعه ی خاموش

 

خاکی بس غریب

 

از روزگاران تلخ

 

از سُم ضربه سوارانِ بد اندیش برپیشانی ست

 

و بوی ماندگی تجاوز

 

در سرداب های خشتی و کج !

 

زمانی میدان گاه

 

قتلگاه برادران ام بود !

 

پدران با چهره ای عبوس و قهوه ای

 

وچشمانی با نفرت آشنا

 

ماتِ تسمه های چرمین

 

با فرودی درد آلود بر پوستِ فرزندان

 

که مویه مادران هم راه به جایی نداشت !

 

هیچ آشنایی نیست کنارِ این ظلمت -

 

" که پا می فشرد بر حریمِ شب "

" حسرت به یک ستاره می برم "

 

افق محو سیاهی

 

افسونِ ابلیس خوشه های طلایی گندم زار را

 

در لهیب آتشین خود می سوزاند

 

و دخترکان باکره

 

با تن پوشی از حریر سبز

 

جام را از خون شان پُر می کنند !

 

حال این فانوس ماست در مسیرِ باد

 

با شعله ای اندک

 

که از وحشتِ خاموش شدن

 

بر خود می لرزد -

 

هیچ آشنایی نیست

 

غریبِ غربتِ خویش ام

 

در این فضای بس نفس گیر

 

که آفتاب اش تیره گی را به خود می کشد

 

و ماهیانِ رودخانه های اش

 

در سر ریز گنداب ها می میرند !

 

این جا هیچ آشنایی نیست ...!

 

پ .ن

.

.

.

" یوسف گمگشته باز آید به کنعان غم مخور "

۰
اشتراک گذاری این شعر
۴۷ شاعر این شعر را خوانده اند

فرید عباسی

،

عباسعلی استکی(چشمه)

،

عنایت الله ایرانمنش

،

منوچهر مجاهدنیا

،

محمد_نوروزی

،

طاها محبی (حزین)

،

سینا

،

سید حاج فکری احمدی زاده(ملحق)

،

نیره ناصری

،

حسين باران(کاک باران)

،

سید علیرضا رئیسی گرگانی

،

پگاه دوسته پور(شهرآشوب)

،

يدالله عوضپور آصف

،

محمود هواسی(شوریده دره شهر)

،

هما زارعی(زمزمه های تنهایی)

،

علیرضا آیت اللهی

،

وحید دهقان(بی صدا)

،

پریسا رستمی زاده

،

هلن عزیزی

،

مریم شجاعی

،

میثم دانایی

،

فروغ فتحی

،

الهه معین زاده(نسیم شرق)

،

معصومه عرفانی (عرفان )

،

حسین ولی خانی

،

صدف عظیمی

،

ابراهیم حاج محمدی

،

ناصر یادگارفرد

،

حسن زمان نژاد

،

رضا نظری

،

میثم الهی خواه(قاصدک باران)

،

علی نیاکوئی لنگرودی

،

آنا پورتقی

،

استاد غلام نبی اشراقی

،

علی اصغر احتشامی راد ( راد )

،

الهه انتظار(شقايق)

،

بهروز عسکرزاده

،

سارا مشیری

،

سمیه سلطانی(سایه عشق)

،

حامدبینش

،

بابک فغفوری

،

نادر ابراهیمیان

،

مهدی خدایی (آیدین)

،

رضادشتی

،

کیمیا امیدی

،

فروزان شهبازي

،

مهدی رفوگر

نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


(متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
ارسال پیام خصوصی

نقد و آموزش

نظرات

مشاعره

کاربران اشتراک دار

محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
1