سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 3 دی 1403
    23 جمادى الثانية 1446
      Monday 23 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۳ دی

        بوی پیراهنت به من برسان

        شعری از

        حسین دلجویی

        از دفتر بخاطر چشمانش نوع شعر چهار پاره

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۱ دی ۱۳۹۲ ۱۵:۰۹ شماره ثبت ۲۲۲۰۸
          بازدید : ۶۸۵   |    نظرات : ۴۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر حسین دلجویی

         
         

        چند گاهیست جام احساسم

        از هوای بهار  ، لبریز است

        شده ام مولوی  که  قطب دلش

        افق دور دست   تبریز است

         

         

        همچنان یک  کویر تبدارم

        در تب  مهر   آسمانی تو

        زیر باران خویش، خوانده مرا

        دست  رگبار  مهربانی تو

         

         

         دوستت دارم ،آشنای غریب

        تو مرا غرق در صفا کردی

        بعد چندی شمال قطب مرا   

        با  دم  عشق  آشنا کردی

         

         

        ای صمیمی تر از شکوفه ی یاس

        مرهم  شعر  بی  قرارم  باش

        از پس  ابرهای  تیره ، بتاب

        در خزانم ، کمی، بهارم  باش

         

         

        چه شود گر شبی عزیزترین،...

        آخر  اضطراب من بشوی

        با  سپیدت   فروغ  زندان و

        رمز  تعبیر خواب من بشوی

         

         

        با  تو من عازم  ، دبستانم

        دستهایم بگیر و راه ببر

        در غروبم ، طلوع مهرم باش

        لاله ی   نیمه های  شهریور

         

         

        تو عزیزی ز قصر بیرون آی

        در  شب  کلبه ام ،  سپیده بمان

        پشت کنعان چشمهای  ترم

        بوی پیراهنت به من برسان

         

         

        ای حضورت  هجوم   آینه ها 

        در نگاهت   تلاقی لبخند

        نور می بارد از ضریح  دلت

        ساده ، اما نجیب و  ارزشمند

         

         

        باغ عمرت  پر از شکوفه ی عشق

        ای  نگاهت   همیشه   روّیایی 

        با وجود تمام  برگ و برت

        ساده ای ، ساده تر  ز   صحرایی

         

         

        =====

         

         
        از تک تک عزیزانی که در پستهای قبلی شرمسار صفای قدم و قلمشون شدم ،بینهایت سپاسگزارم
         

         

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3