دوشنبه ۸ بهمن
تب مینا شعری از مینا فیروز
از دفتر دلسردی نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۷ دی ۱۳۹۲ ۱۳:۱۵ شماره ثبت ۲۲۰۷۳
بازدید : ۷۷۰ | نظرات : ۱۷۶
|
آخرین اشعار ناب مینا فیروز
|
امروز دخترکی تنها
ازمیان شاخه های بزرگ اشک
سربه دروازه ی عدالتی زد که
عدالت را می فروختند به قیمت
نان خشکک های کوچه....
امروز مینا....
تب دلتنگی بلندی داشت
مثل دریا می لرزید
مثل باد می رقصید
مثل موج ساحل اشک می ریخت....
دخترکی تنها
یکی یه دونه بابا
سربر دیواره های دلتنگی می گذاشت
ندای بی کسی را با مادرش از سر میداد
آغوش مادرش گرم بود ولی
اثری نداشت
یادش به خیر
پدر بودحضورش باعث آرامش روحم میشد
ترس را فراری کرده بود
اما امروز
بالعکسش شده است.
...............................
این دل نوشته در تاریخ 92/2/24
روز تولدم نوشته شده زمانی که برای اولین سال پدرم کنارم نبود
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.