سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 30 دی 1403
    20 رجب 1446
      Sunday 19 Jan 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        دو چیز در جهان بی انتهاست: عظمت جهان و حماقت بشر انیشتین

        يکشنبه ۳۰ دی

        شعر : دلدادگی

        شعری از

        اسامه یعقوبی

        از دفتر ترانه های خستگی نوع شعر ترانه

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۲ ۱۰:۵۹ شماره ثبت ۲۱۳۸۸
          بازدید : ۳۸۸۰   |    نظرات : ۳۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر اسامه یعقوبی

        تو با من از پر و پرواز گفتی     هزاران قصه از آغاز گفتی

        تو دستم را گرفتی ناز کردم    و لی تا  اوج تو پرواز کردم

         

        ولی تا مست تو گردید روحم   مرا با موج  غم تنها گذاشتی

        تو بودی اوج احساس و غرورم      ولی  بی بال و پر تنهام گذاشتی 

         

        سقوطم رو تو دیدی و بریدی        شکست احساس من آن را شنیدی

          نمیدانم چرا  از من گریزی            تویی که جز مهر و عشق چیزی ندیدی

         

        به یکباره بریدی از من ودل        نکردم لحظه ای تردید در عشقت

        نگاه پاک خو را هم زدودی          چه بود توی خیال و توی فکرت

         

        چه نیرویی چه جادویی چه چیزی     شکست و پاره کرد پیمان مارا

        من و تو عاشق  و دیوانه بودیم        چه چیز آتش  کشید میلان ما را

         

        تموم خاطراتت هر شب درد    هنوز مهمان این تنها ترینه

        نگاه عاشق  و لبخند نازت       تو رفتی و هنوزم  بهترینه

         

        سخن ها در گلویت جا مانده     چرا با من نگفتی راز خود را

        نبود  حقم بدانم که چرا تو        گرفتی از دلم احساس خود را

         

        من دل لحظه ای را شک نکردیدم     که عشق تو دروغی و فنا بود

        دلم میگه یه روزی بر میگردی     فقط قلب تو با من   همصدا بود

         

        تو دنیایی و دنیا درد داری         ولی بازم به لب لبخند داری

        ببین با من چه کردی که هنوزم      چنین معشوقه ای  در بند داری

         

        26 آذر 92

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6