«زينب غمديده»

زبانحال عقيله بني هاشم، حضرت زينب كبري(سلام‌الله‌عليها)

بر سر قبر برادرش، حضرت اباعبدالله‌الحسين(سلام‌الله‌عليه)
اربعين شد آمد از شام بلا
زينب(سلام‌الله‌عليها) غمديده‌ات در كربلا
بر سر قبرت برادر از سفر
آمدم با اهل‌بيت خونجگر
اي ضياء ديدگان مادرم
ديده بگشا و ببين من خواهرم
خواهرم، نه خواهري كه از بَرَت
شد جدا از نزد جسم اطهرت
زينبم(سلام‌الله‌عليها)، نه زينبي كه تو مرا
بشناسي زاده‌ي خيرالوراء
از سفيرت نيمه جاني مانده است
پوستي، بر استخواني مانده است
بس‌كه آذر بر دل تنگم زدند
شكر كردم هر كجا سنگم زدند
بارها كردم دعا اي نور عين
زير شلاقم نبيني يا حسين(عليه‌السلام)
گر نبود نامحرمي در اين زمين
ميوه‌ي قلب اميرالمؤمنين(عليه‌السلام)
من نشان مي‌دادمت بازوي خود
ارغواني گشتن پهلوي خود
گر نبودي عشق تو بر دل مرا
اين سفر رفتن بدي مشكل مرا
دختر زهرا(سلام‌الله‌عليها) كجا، شام خراب
گوشه‌ي ويرانه و بزم شراب
اي برادر از سه ساله دخترت
جان زهرا(سلام‌الله‌عليها) تو مَپُرس از خواهرت
تازيانه خورده بر پهلوي او
شد كبود مانند زهرا(سلام‌الله‌عليها) روي او
اي عزيز مادرم، با شور و شين
سوي بطحا مي‌روم بي تو، حسين(سلام‌الله‌عليه)
مي‌روم اما به صد آه و فغان
منتظر هستم كه آيد در جهان
مهديت(عجل‌الله‌فرجه‌الشريف) با ذوالفقار آتشين
انتقامت گيرد از اعداي دين
اي برادر گير دست نوكرت
او بود، مرثيه خوان مادرت
اي (حسيني) غم مخور يَومُ الحساب
شافعت گردد عزيز بوتراب
***
عزيزاني هم كه مي‌خواهند اين مثنوي را بصورت ذكر بخوانند، گوشواره ذكر:
«آمده نور بصر      خواهرت خونين جگر»
تقديم به تمامي ارادتمندان سالار شهيدان، حضرت اباعبدالله الحسين(سلام‌الله‌عليه)، خصوصاً عزيزاني كه در روز اربعين حسيني، در كنار جوار شش‌گوشه‌ي مولاي بي كفن‌مان به‌سر مي‌برند.‍«التماس دعا»