سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 16 آبان 1403
    5 جمادى الأولى 1446
    • ولادت حضرت زينب سلام‌الله عليها، 5 هـ ق، روز پرستار و بهورز
    Wednesday 6 Nov 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۱۶ آبان

      یوسفی در چاه دنیا

      شعری از

      محمد پاکدل (مزدکی)

      از دفتر شعرناب نوع شعر قصیده

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۲ ۱۸:۲۷ شماره ثبت ۲۰۴۷۵
        بازدید : ۵۸۲   |    نظرات : ۸

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه
      دفاتر شعر محمد پاکدل (مزدکی)

       

      مرغ دل ، جز عجز و ناله کار نیست

      گریه کن چون صاحبت آن یار نیست

      گله ای بی صاحب اما صاحبش گرگان دشت

      مردم انسان نما ، شیطان براتان یار نیست

      گر تو آیی در شب ظلمات و تاریکی من

      در مداد عشق من رنگی به نام تار نیست

      چون به چشم مردمان خوارم ، ذلیلم ، بی کسم

      لکن اندر نزد تو وضعم ذلیل و خوار نیست

      حق سبحان گوید ای مردم به او دامن زنید

      چون براتان نعمت و دیگر براتان نار نیست

      در صف یوسف فروشان یوسفی بفروختیم

      قیمت یوسف، دگر را درهم و دینار نیست

      با گناهان روح او آزرده خاطر میشود

      درد او از دل بود چون جسم او بیمار نیست

      مونس شب های او چاهم نباشد بگذرد

      وای بر من صاحبم را یاور و غمخوار نیست

      نامه ی اعمال من تاریک چون شب های تار

      شرم دارم نزد تو مولا مرا دیدار نیست

      مردمان خوابیده در دریای غفلت ، من چنین

      مهدیا عجَل بیا چون چشم ها بیدار نیست

      قصد جنگ ما به دجال و به سفیانی بود

      عذر دارم چون کسی آماده پیکار نیست

      ذکر مردم مال و ثروت ، آخرت را نیست یاد

      بر زبان عجل بگویند و کسی هشیار نیست

      گر کسی تنها شود از غصه بر دیوار دست

      گر شوی تنها در این جا دربی و دیوار نیست

      از فراق روی تو دردی به دل داریم ، ما

      گر تو آیی حال ما دیگر پریشان ، زار نیست

      منتقم گر انتقام خون مولا را گرفت

      صاحبم پس کی بیایی هیچ کس مختار نیست

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      3