وقتي كه دست ماهي از دست دريا رها بشه
قاصدك زير برگ گل قايم بشه
اون موقع وقت بي تو پژمردنه
اون موقع وقت سياه مردنه
وقتي تنه ظريفه سنجاقك با سوزن صليب بشه
پروانه تو زندون شيشه اي اسير بشه
اون موقع وقت بي تو پژمردنه
اون موقع وقت سياه مردنه
وقتي پرنده تو قفس آواز و از ياد ببره
جفتشم كم كم از خاطرش ببره
اون موقع وقت بي تو پژمردنه
اون موقع وقت سياه مردنه
وقتي كه ستاره ها با شبامون قهر بكنند
ماه قشنگم ديگه تو آسمان پيدا نشه
اون موقع وقت بي تو پژمردنه
اون موقع وقت سياه مردنه
وقتي كه شمعدوني ها تو اسمان پشت پنجره پژمرده بشه
ديگه هيچ كي حريف باد و بارون نشه
اون موقع وقت بي تو پژمردنه
اون موقع وقت سياه مردنه
وقتي كه حياط خونه آب و جارو بشه
اما مهموني در خونه پيدا نشه
اون موقع وقت بي تو پژمردنه
اون موقع وقت سياه مردنه
وقتي كه رنگين كمون رنگاش و باد ببره
ديگه از بوي بارون رنگين كمون شيدا نشه
اون موقع وقت بي تو پژمردنه
اون موقع وقت سياه مردنه
وقتي كه قلب ادما از سنگ بشه
خورشيدمون حريف ابر سياه نشه
اون موقع وقت بي تو پژمردنه
اون موقع وقت سياه مردنه
وقتي كه مهربوني محفل قصه ها بشه
بي وفايي مثل نقل و نبات پيدا بشه
اون موقع وقت بي تو پژمردنه
اون موقع وقت سياه مردنه
وقت سیاه بی تو بودنه