سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        ملتی خواب!

        شعری از

        اندیشه شاهی

        از دفتر اندیشه شاهی نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۷ اسفند ۱۳۸۹ ۲۱:۱۲ شماره ثبت ۱۹۵۴
          بازدید : ۹۱۶   |    نظرات : ۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر اندیشه شاهی

        خواب می کنم

        کنار الفبای روشنگری با دامنی ساده لوح

        و عینک آفتابی ام به چشمانم میکنم/ و میدانی که این سیاست مداران

        اشعه های منظبط را

        بر چهار گوشه ی چشمم استفراغ می کنند و من لبخند میزنم

        باز هم نفس می کشم برای ملتم

        زیر پوست شهری که حافظه اش را

        کاملا از دست داده است و مردم اش هم خیلی ساده اند!

        میدانی?

        از فرط همخوابگی های مکرر

        چروکِ چروک

        قول داده بودند

        مظنه ی موهایم را به آفتاب دادند این سیاست مداران!

        انگار

        ساقهای سفیدم مدت هاست از دهن افتاده

        باید راه بیفتم سمت هجاهای بلند

        با این کلمات زمین گیر که ...

        می بینی؟ مردم ملتم چه بدبخت شدند!

        صاحب اتاق هایی تاریک و شب های سرد زمستان

        و زیر سیگاری های دموکرات

        جنگ جهانی سوم ادامه می دهند و

        باید دنیا را بغل کرد

        تا اولین شیرخوارگاه

        پا و تن برهنه خواهد دوید

        دست و پاگیر شده ام

        و دستهایم میان جاده های دولت و زندگی

        درگیر مانده

        رنگ هم نمی گیرد

        کسی برایم گفت که برو بابا! سیگارت را روشن کن

        در همان کنج میخانه ات می بنوش و فراموش کن همه چیز را!

        و من حال دارم دندان درد می کشم از بسی هوا سرد است و این می لعنتی وجودم را اتشفشان کرده

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر
        ۲ شاعر این شعر را خوانده اند

        Guest

        ،

        میثم الهی خواه(قاصدک باران)

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        1