سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        فریده... !!

        شعری از

        میلاد صادقی (دخو)

        از دفتر محبوبه شب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۲ ۱۳:۲۷ شماره ثبت ۱۹۴۴۷
          بازدید : ۹۸۵   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر میلاد صادقی (دخو)

        میان دو لحظه تهی در آمدورفتم

        انگار دری به سردی خاک باز کردم:

        گورستانی به زندگی ام تابید.

        بازی های کودکانه ام،

        روی سنگ های سیاه پاشیدند و پر لوش شدند.

        سنگ ها را می شنوم: تا نهایت غم است.

        کنار این قبر ها ، انتظار چه بیهوده است.

        فریده روی مرمری روییده بود.

        فریده ، شبه تاریک من.

        به آفتاب آلوده ام ، تاریکم کن

        تاریک تاریک ، شب اندامت را در من ریز.

        دستم را بگیر ، راه زندگی ام در تو خاموش می شود.

        راهی نیست ، جز سفری به تاریکی.

        صدای این کاروان را می شنوی ، با مشتی کابوس همسفر شده ام.

        راه در شب آغاز شد و به آفتاب رسید.

        و اکنون در گذر از تاریکی است.

        قافله از رودی کم عمق گذشت.

        سحرگاه ، روی موج های کوچک رود ریخت.

        چهره من در آب به مرگ خندید.

        فریده... ، فریده...!!!

        در تصویر های کدر ، قبر ها نفس می کشند.

        و لبخند تو فریده به خاک می ریزد و

        انگشتت جایی را نشان می دهد: ... زندگی !

        زندگی تاب می خورد.

        گل های اقاقیا در لالایی تو می شکفد.

        زندگی در شاخه هاست.

        کنار مشتی خاک ، در دور دست خودم ،

        تنها ، نشسته ام.

        و برگ ها روی احساسم به تو می رقصند .

        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3