افتاد!!!

روی تو بدیدم که به دل ولوله افتاد

بوی تو شنیدم که به لب هلهله افتاد

هر کس که چو من پای به راه طلبت داشت

نشناخت سر از پای خود و در تله افتاد

دریا شده سوزان و بهاران شده بی بار

آن روز که بین من و تو فاصله افتاد

گل از گل من گشت شکفته چو بدیدم

با یاری تو پادشه سلسله افتاد

بی وزن شدم، قافیه را باخته بودم

با لطف تو دل باز پی قافله افتاد

پنهان شده تا مرتبه عشق بسنجی

هر مدعی عشق تو از حوصله افتاد

القصه که از غصه شدم ساکن و خاموش

از هیبت تو در دل من زلزله افتاد