يکشنبه ۲ دی
گيسوي پريشان شعری از شاهرخ موسی زاده
از دفتر شعرناب نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۵ شهريور ۱۳۹۲ ۱۱:۰۲ شماره ثبت ۱۷۴۰۹
بازدید : ۹۵۱ | نظرات : ۴۸
|
دفاتر شعر شاهرخ موسی زاده
آخرین اشعار ناب شاهرخ موسی زاده
|
از راه كه رسيدي
صبح را به آغوش داشتي
پلنگ وار بر بلنداي پندار
باصدايي گرم در گذر زمان جاري بودي.
شكل شكيل ات سر شار از شكوه
به ميدان بود
وا مانده ها به سكوت وا رفتند.
چقدر زيباست قدرت زنانگي ات
زندگي
***
تا چند قرن خدا مي خواسته است
كه تن به ماجرا جويي ندهي
روسپي !
روسفيد!
شير نر زاييدن ات بهانه است
مايه ي دود و آه !
تو را به گورخانه روزمرگي وعده مي دهند
زاينده آتش و اطلس
سر چشمه ي دروغ وفريب
آ لاله ها به اراده ي تو بر مي خيزند
مي دانم تو را هراسي نيست
از اين همه زايش وگناه
بگذار شب، بر گيسوي پريشان تو باز ببارد
اما، در يا از نگاه تو غرور مي گيرد
وازريشه هاي تو
صخره ها هراسناك به لرزه مي أفتند
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.