دوشنبه ۳ دی
از لسان حق دلم رونق گرفت شعری از رضا محمدی (شب افروز)
از دفتر ناز نگاه نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۲ ۱۵:۱۵ شماره ثبت ۱۶۲۴۸
بازدید : ۵۳۷ | نظرات : ۲۲
|
دفاتر شعر رضا محمدی (شب افروز)
آخرین اشعار ناب رضا محمدی (شب افروز)
|
از لسان حق دلم رونق گرفت
باده از دستان آن مطلق گرفت
از لسان حق دلم دیوانه شد
روز وشب در گوشه ی میخانه شد
از لسان حق به عرفانش شدم
بلبل مست غزل خوانش شدم
من کجا و شهد شیرین لبش
ساغرم پر شد ز شهد مطلبش
او خداوند است و منهم بنده ام
از وجود ش گوهری زیبنده ام
هرچه گویم از کلام او شده
عشق من تنها به نام او شده
خود نرانجانیدم و ساقی شدم
یک جهان فانی و من باقی شدم
یوسفم من چاه دل دارد گواه
خاک پایش سرمه ی چشمان آه
از امید او نگردم نا امید
چون که می دیدم بسویم میدوید
مهربانی را از او آموختم
شمع دل بودم که از اوسوختم
از محبت پرتو افشانی کنم
عشق را مست غزل خوانی کنیم
ذره ذره در وجودم او شده
در میان تار و پودم او شده
ظاهرن من باطنن یعنی خدا
از وجود من نمی گردد جدا
من که هستم تا از او نام برم
طوطی هستم که پیغام برم
هر چه دارم از در دکان اوست
طبع من از سفره ی احسان اوست
گرجهانی غرق در معنا کنم
معنویت را از او پیدا کنم
این سیه خطی که بر دل می کشم
بی وجودش خط باطل می کشم
خط خطی های مرا احیاء کند
با محبت آخرش امضاء کند
من هم از او مهربانی می کنم
کودکم شیرین زبانی می کنم
دست من در دست او دل می کشد
عشق را منزل به منزل می کشد
هر نفس آموز گاری می کند
کارمن را یادگاری میکند
آتشی در جان من افروخته
او شب افروزی به من آموخته
تا قیامت جان من مسرور کرد
در وجودم خلقتی از نور کرد
از ریا و از دغل پاکم نمود
گوهری از جنس افلاکم نمود
من نمی خواهم بگویم کیستم
بی وجود او وجودی نیستم
این شب افروزی که از من دیده اید
از وجود عشق او پرسیده اید
آخر خط نقطه ی اتمام اوست
آنچه از من خوانده ای پیغام اوست
---------------------
شب افروز 8/5/92
--------------------------------------
از نقد شما ممنون می شوم
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.