چهارشنبه ۵ دی
ناله ي روح غريب شعری از حسام يغمايي مقدم
از دفتر پنجره نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۳۰ تير ۱۳۹۲ ۰۴:۰۴ شماره ثبت ۱۵۶۵۴
بازدید : ۱۱۹۷ | نظرات : ۸۰
|
دفاتر شعر حسام يغمايي مقدم
آخرین اشعار ناب حسام يغمايي مقدم
|
......ناله ي روح غريب......
امان اي مرغ افلاكي
درونم ناله كم سركن
نه من جبر و قفس سازم
و نه آگه به هر رازم..
من اين حكمت نميدانم:
.
تو از روح خداوندي!!
ومن از ذات آژندي!!
مرا با تو چه پيوندي؟؟
.
تو ميلت، ميل پرواز و
رسيدن تا ته بالا..
و من عشقم رسوبست و
همين يك جا نشستن ها ..
من اين حكمت نميدانم!!
ولي دانم كه ميسوزي
چو در زندان تن گيري
وزين صاحبِ بي پروا،
وزين بيهودگي سيري!
درونم بال و پر نشكن
من از زجر تو ميسوزم
خدا داند..
قفس بودن مرامم ني
خدا داند..
كه آزادي به كامم ني
.
چشيدم طعم زندان را
كه شيرين لحظه اش زهر است
ولي اي مرغ رنجيده..
بگو آخر چه بايد كرد؟؟
به جز صبري ز ناچاري
كه تنها چاره ي دهر است!!
شكيبا باش
رسد روزي كه مرگي خوش
قفس را بشكند بر تو
تو بازم پر كشي افلاك
به ديدار و وصالي پاك
ومن هم آشيان گيرم
..............درون چاله اي از خاك!!
رمضان 92...........
آژند: گِل ته نشين شده
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.