دوشنبه ۵ آذر
دل شعری از ایرج ابراهیمی
از دفتر شب بی ستاره نوع شعر
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲۴ بهمن ۱۳۸۹ ۱۱:۴۰ شماره ثبت ۱۵۴۲
بازدید : ۱۵۱۵ | نظرات : ۱۷
|
آخرین اشعار ناب ایرج ابراهیمی
|
کاش اشنایی ها نبود تا با غم دل همراه شود غم دل با جدایی اغاز شود کاش جدایی نبود که انگونه حیران شویم کاش حیرانی نبود که ان گونه سرگردان شویم کاش سرگردانی نبود ان دل پراز اشوب نبود کاش اشنایی ها نمی رفت از یاد . . . . . .کاش می سوخت پروانه اما نمی سوخت ترانه ترانه لالای خواب من است ترانه من مادر من است. . . . . . . . . . . کنم سپاس از تمام سروران و عزیزانی که مرا همراهی کردند و مرا روبه جلو هل دادن سپاس مخصوص خدمت سرور واستاد بزرگوارم استاد منوچهری که همواره تلاش نمود که اگاهی ام از شعر بیشتر شود وسپاس دیگر به اجی مهربونم که خود می داند که را گویم وسپاس از همراهی تما عزیزان و سروران و دوستان خوبم همچوفکری و لولی وش و حامدو بیتاو میتراو محسن و وووووووتمام عزیزان که همیشه همراه دمن بودند و مرا تنها نگذاشتن امیدوارم تا ابد ترانه گویید و شعرگوییدتا مرهم دل عاشقان و بی کسانی مانند من باشید همیشه ترانه ها و شعرهای شما را می خوانم امیدوارم همیشه ی گل خنده برروی لبانتان جاری باش و در زنگی تان موفق وپیروز باشید. . . . . . . . . بهتراست روم از اینجا شوم همراه دل تنها برگیرم کنج خانه ای را تا بمیرم در اواره ای انجایی که کس نباشد مجال دیدنم . . . . . . . . . . . . اسمان ابی زمین سبز گلها زرد دل عاشقان سفید دلیل ان چیست؟ ندای خدایا برلبان دلیل این چیست؟ که گوید جواب سخنم را؟ در جوابم میله ای هست؟ بندی و شرمساری هست؟ که گوید پاسخ پروانه ها تا پرواز کنند در اسمانها................................................................. اخرچه شود عاقبت پروانه ........................................................................ اخر......................................................................
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.