شنبه ۳ آذر
اماباتوبود شعری از آرزو حاجی خانی
از دفتر فصل موهای تو نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۵ تير ۱۳۹۲ ۲۰:۲۰ شماره ثبت ۱۵۴۱۸
بازدید : ۷۸۷ | نظرات : ۶۸
|
آخرین اشعار ناب آرزو حاجی خانی
|
دررویای سپیدهای من
ردیف ردیف
جدول خیابان های شهرم را
می سرایی
درمتن باغچه ها
من را.
تامولانا امشب
وزن شعرهای تورا
هماهنگ با رقص موهایم
به پایتخت می برد
رویاهایت راببین
بالاتنه ام را.
ایجازلبهای تو
وقتی اززبان شانه های تو
به مزرعه می تازد
هندسه ی آفتابگردان ها را
بادستانم
دانه دانه می کند.
شمسی که می گویند
مردجاده های من است.
تامعنویات تو
به شهرم دست می دهد،
مثل آفتابگردان ها
ازتک تک حصارهای مزرعه ی جسمانی ات
بیرون زده ام.
اما
درمتن باغچه ها
شعری ست که جان داد و نیامد
شهری یست که جان دادوکوچید
مردی ست که جان داد و روئید
زنی ست که مدام می گوید:
"تن توراکجا می توان آب داد؟
کجاگریست و اما باتو بود؟
کجاسوخت و امابا توبود؟
کجانبودواماباتوبود؟
نبودواماباتوبود
اماباتوبود..."
.................................................
آرزونوشت:می دانید که نقد شعرم رادوست می دارم.
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.