شنبه ۳ آذر
|
آخرین اشعار ناب امیرحسین مقدم
|
دیگر نمانده فرصت بسیار یاران،
دیگر ندارم یاور و غمخوار یاران.
دیگر ندارم طاقت تنها نشستن،
دیگر ندارم تاب این پیکار یاران.
دیگر ندارم من به سر اندیشه وصل،
دیگر ندارم حسرت دیدار ، یاران.
از کف برفته طاقت و صبر و صبوری
مارا نظر باید ، نظر از یار، یاران.
اندیشه یک خانه و یک خانواده،
اندیشه ای بیهوده و بی بار ، یاران.
آه از زمین فریاد می آید : درون آی،
این کیست میخواند مرا صد بار یاران.
ای آسمان از گریه خون میباری امشب،
غرقیم در خون دوچشم یار، یاران.
گفتیم شاید، مرهمی بر دل نشیند،
ننشست، ماندیم ما و این دل بیمار یاران.
با این دل بیمار ما آخر وداعی،
آخر نمانده فرصت بسیار یاران
بداهه ای در روز دوشنبه 10 تیر. از سر دلخستگی و ضعف و بیماری.
چند روزی دیدار میسر نشد. دلتنگتان بودیم. گفتیم دو سه خطی از حال دل ،
قلمی کنیم و خدمت برسیم. امید که مقبول افتد.
دوستتان دارم ..... از جان
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.